گنجور

 
صائب تبریزی

درآن محفل که از می برفروزد روی گلفامش

می لعلی تراود چون لب جام ازلب بامش

شراب صرف در پیمانه اش ممزوج می گردد

فتاده است آبدار ازبس که لعل باده آشامش

نگه دارد خدا ناموس عشق پاکدامن را

که خون بوسه می آید به جوش از روی گلفامش

نباشد زان گزند از چشم بد آن سرو سیمین را

که دارد از لطافت نیل چشم زخم اندامش

کند مژگان زهرآلود را انگشت زنهاری

ز تأثیر نگاه تلخ، چشم همچو بادامش

چه باشد بوسه اش یارب، که قاصد زان لب شیرین

به عاشق نامه سربسته می آرد ز پیغامش

ندانم تنگ چون دربر کشم آن سرو سیمین را؟

که از پیراهن گل رنگ می گرداند اندامش

چسان در حلقه آغوش گیرم سرو نازی را

که از شوخی نگین را ازنگین دان می کند نامش

نگردد آب چون آیینه از عکسش، که می سازد

عرق راچشم قربانی زحیرت روی گلفامش

گره از غنچه پیکان بهزور عطسه بگشاید

نسیمی راکه راه افتد به زلف عنبرین فامش

ز خط گفتم به عاشق مهربان گردد، ندانستم

که افزاید رگ تلخی به چشم همچو بادامش

من آن آتش نوا مرغم که صید هرکه گردیدم

کند رقص سپند از شادمانی دانه در دامش

سراز دنبال من چون سایه صائب برنمی دارد

چو مجنون هر غزالی کز نظر بازی کنم رامش

 
 
 
خاقانی

ابو اسحق ابراهیم کاندر جنب انعامش

به یک ذره نمی‌سنجد سپهر و هفت اجرامش

بدان ژنده که او دارد طراز خلعت است آری

که نفس زندهٔ پخته است زیر ژندهٔ خامش

به طفلی بت شکست از عقل در بتخانهٔ شهوت

[...]

بابافغانی

چه ترکیبست یا رب در ته پیراهن اندامش

که هوشم می رود هر جا که آید بر زبان نامش

زد آتش در دلم یا رب چه گرمی مزاجست این

که نبود در قبا چون برگ گل یک لحظه آرامش

خرابم افگند آن مست حسن از شیوه یی هر دم

[...]

صائب تبریزی

چسان در بر کشم گستاخ چون پیراهن اندامش؟

که رنگ ازبوسه خورشید می بازد لب بامش

چه آگاهی ز حال ما خمار آلودگان دارد؟

می آشامی که خالی برنمی گردد زلب جامش

نهالی راکز او امید من چشم ثمر دارد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

چو دریابد کسی رنگ ادای چشم خود کامش

نهانتر از رگ خواب است موج باده در جامش

رساییها به فکر طرهٔ او خاک می‌بوسد

مپرس از شانهٔ‌ کوتاه دست آغاز و انجامش

خیال او مقیم چشم حیران است‌، می‌ترسم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشتاق اصفهانی

گرفتم ز آشیان پرواز از شوق لب بامش

تو پنداری فریب دانه‌ام آورده در دامش

محالست اینکه ناکامی برآید ز آسمان کامش

که از مینای خالی پر نگردد هیچکس جامش

مگیر آسان طریق عشق را کاین ره بود راهی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه