حساب دین و دل راپاک کن باچشم عیارش
که شب رانیمه خواهد کرد از خط حسن طرارش
دو عالم چون صف مژگان اگر زیرو زبر گردد
من و آن چشم کافر کز رگ خواب است زنارش
به هرجاسرو او در جلوه آید، کبک می سازد
به تیغ کوه خون خود حلال از شرم رفتارش
شود گرداب دریای حلاوت دیده روزن
درآن محفل که آید درسخن لعل شکربارش
فروغ عارض او ذره را خورشید می سازد
خوشا انجام آن شبنم که گردد محو دیدارش
گل اندامی که درپیراهن من خار می ریزد
ز جوش گل رگ لعل است هر خاری ز دیوارش
به اشک شبنم خونین جگر صائب که پردازد؟
که می داند عرق راشبنم بیگانه گلزارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و عشق را با تصاویر طبیعی و شاعرانه قوی تجلی میدهد. شاعر از چشمان معشوق به عنوان «چشم کافر» یاد میکند که بر قلب او تأثیر عمیقی میگذارد. او به زیباییهای معشوق اشاره کرده و یادآور میشود که این زیبایی میتواند در هر مکان خود را نمایان کند. همچنین، با استفاده از نمادهایی چون گل و شبنم، شاعر عاطفه و درد عشق را بیان میکند. در نهایت، اثر پایانی زیباییها و تأثیرات عشق را بر روح و احساسات انسان منتقل میکند.
هوش مصنوعی: با نگاه دقیق و هوشمندانهات، حساب دین و احساساتت را صاف و بیغل و غش کن، زیرا شب به نیمه خواهد رسید و زیباییهای منحصر به فرد او، هر گونه خطا و ایراد را از یاد میبرد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف رابطهای عمیق و پرمعنا میان دو فرد اشاره دارد. شاعر بیان میکند که اگر جهانها و واقعیتها به هم بریزند، هیچ چیز نمیتواند ارتباط بین او و چشمان معشوقش را متزلزل کند. چشمی که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده است، به نوعی قدرتی دارد که احساسات شاعر را تحت کنترل میگیرد و در خواب و بیداری بر او تاثیر میگذارد. بنابراین، عشق و احساسات عمیق انسانی بر هر چیز دیگری غلبه دارد.
هوش مصنوعی: هر جا که سرو به زیبایی خود نمایان شود، به مانند کبکی که در کوه پرپر میشود، از شرم رفتارش، خون خود را بر زمین میریزد.
هوش مصنوعی: در آن محفل که عطر و زیبایی پرچم میزند، چشمها به تماشای لذتی شگفت انگیز خیره میشوند و صحبتهای شیرینی به گوش میرسد که دل را به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: زیبایی و درخشش چهرهاش به قدری است که حتی کوچکترین ذرات را هم به نورانیترین شکل درمیآورد. چه خوب است که آن شبنم هم که به او نگاه میکند، تحت تأثیر این زیبایی کاملاً ناپدید شود.
هوش مصنوعی: گلی که در پیراهن من میریزد، نشان از زیبایی و تندی است که در وجود من وجود دارد. هر خار در دیوارش به نوعی بخشی از این زیبایی و تلاطم است.
هوش مصنوعی: کیست که بداند اشکهای خونین صائب، در دل شبنم چقدر اندوهگین است؟ فقط خواص عرق، شبنم بیگانه را در گلزارش میشناسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهانداری که پیروزی است در تیغ جهاندارش
همه آفاق را روزی است از دست گهربارش
همانا اخترِ سَعدست دیدار همایونش
که روز و روزگار ما همایون شد به دیدارش
به طلعت هست خورشیدی که برگیتی همی تابد
[...]
ستم کردست بر جانم سر زلف ستمکارش
نبینم جز جفا شغلش ندانم جز جفا کارش
اگرچه با ستمکاران نیامیزند جان و دل
مرا آرام جان آمد سر زلف ستمکارش
نخرد کس بلای جان و زلفین بلا جویش
[...]
تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخسارش
به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش
دلی دارم، مسلمانان، چو زلف یار سودایی
همه در بند آن باشد که گردد گرد رخسارش
چه خوش باشد دل آن لحظه! که در باغ جمال او
[...]
چه دارد در دل آن خواجه که میتابد ز رخسارش
چه خوردست او که میپیچد دو نرگسدان خمارش
چه باشد در چنان دریا به غیر گوهر گویا
چه باتابست آن گردون ز عکس بحر دربارش
به کار خویش میرفتم به درویشی خود ناگه
[...]
فکن ای بخت یک ره استخوانم زیرِ دیوارش
که غوغایِ سگان از حال من سازد خبردارش
به سینه داغِ بالایِ الف سوزم که پیشِ او
چو سر پیش افکنم بینم در آن آیینه رخ سارش
به عالم می فروشد هر دمم سودایِ زلفِ او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.