عرق رامی کند بی دست و پا لغزنده رخسارش
دهد از دور شبنم آب، چشم خود ز گلزارش
ز دست رعشه داران ساغر سرشار می ریزد
تراوش می کند خون خوردن از مژگان خونخوارش
به هر گلشن که آن شمشاد قامت درخرام آید
خیابان می کشد چون سروقد ازشوق رفتارش
سفید از گریه شد چون قند بادام سیه چشمان
زخط سبز تاشد پسته ای لعل شکربارش
امان برخیزد از شهری که دزدش باعسس سازد
بلایی شد به خط همدست تا شد خال طرارش
ز روی آتشین خون سمندر را به جوش آرد
ز شکر طوطیان رامی کند دلسرد گفتارش
نظر چون از گل بی خار این گلزار بردارم؟
که چون مژگان دواند ریشه در دل خار دیوارش
شود جای نفس بر شمع تنگ از جوش پروانه
کند گر اقتباس روشنی صائب ز رخسارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف زیبایی و کشش دلکش یک معشوق است. شاعر به جزئیات چهره و حرکات او میپردازد و احساسات و عواطف عمیق خود را از عشق بیان میکند. معشوق با شادابی در حال حرکت است و زیبایی او چنان است که توجه همگان را به خود جلب میکند. همچنین، شاعر به احساسات دردناک و غمگینی نیز اشاره دارد که از عشق ناشی میشود. به طور کلی، این شعر در پیوندی عمیق بین زیبایی و حسرت عشق به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: شربت عرق، بینیازی و بیدست و پا بودن را به تصویر میکشد و چهرهاش را به مانند شبنمی که از دور بر روی گلها میدرخشد، زیبا و دلربا نشان میدهد. این توصیف نشاندهندهٔ لطافت و زیبایی ظاهری است که به چشم تماشاگر خود میآید.
هوش مصنوعی: از دست افرادی که دچار لرزش هستند، جام پر از شراب میریزد. خون از چشمان سیاهشان به بیرون میتراود، گویی که خون مینوشند.
هوش مصنوعی: هرجا که آن چنار خوش قامت و زیبای ما به راه میرود، خیابان را چون سروقدش از شوق رفتار او پر میکند.
هوش مصنوعی: چشمهای سیاه، در اثر اشکها به رنگ سفید در آمدهاند، مانند قند بادام. در حالی که درخت پسته، به خاطر برکتهای شادابی و شیرینی، سرشار از لالههای سرخ شده است.
هوش مصنوعی: به کمک امان، در این شهر هرگز نخواهیم بود. در اینجا، دزد و نگهبان یکی شدهاند و به همین دلیل، اوضاع خراب و نابسمان شده است. وقتی که دزدان و نگهبانان همدست شوند، وضع جامعه به شدت دچار مشکل میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف احساساتی میپردازد که به واسطهی زیبایی و جذابیت درون آن ایجاد میشود. همچنان که سمندر در آتش زندگی میکند و به شادی و جنب و جوش میپردازد، ارتباطات و صحبتهای دلنشین طوطیان نیز میتواند برانگیزنده باشد، اما در عین حال ممکن است حالتی را ایجاد کند که از شگفتی و شادابی بکاهد. این معنا نشاندهندهی تأثیرات مختلف احساسات و زیباییها بر روح و روان انسان است.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم نگاه خود را از این گلزار بیخاری بردارم؟ وقتی که مژگانش ریشهاش را در دل خارهای دیوار این گلزار فرو برده است.
هوش مصنوعی: نفس پروانه به شمع نزدیک میشود و از شدت عشق و علاقهاش، تنگی جای خود را احساس میکند. اگر پروانه بتواند نوری را از چهره محبوبش بگیرد، این عشق و اشتیاق در او به وجود میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهانداری که پیروزی است در تیغ جهاندارش
همه آفاق را روزی است از دست گهربارش
همانا اخترِ سَعدست دیدار همایونش
که روز و روزگار ما همایون شد به دیدارش
به طلعت هست خورشیدی که برگیتی همی تابد
[...]
ستم کردست بر جانم سر زلف ستمکارش
نبینم جز جفا شغلش ندانم جز جفا کارش
اگرچه با ستمکاران نیامیزند جان و دل
مرا آرام جان آمد سر زلف ستمکارش
نخرد کس بلای جان و زلفین بلا جویش
[...]
تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخسارش
به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش
دلی دارم، مسلمانان، چو زلف یار سودایی
همه در بند آن باشد که گردد گرد رخسارش
چه خوش باشد دل آن لحظه! که در باغ جمال او
[...]
چه دارد در دل آن خواجه که میتابد ز رخسارش
چه خوردست او که میپیچد دو نرگسدان خمارش
چه باشد در چنان دریا به غیر گوهر گویا
چه باتابست آن گردون ز عکس بحر دربارش
به کار خویش میرفتم به درویشی خود ناگه
[...]
فکن ای بخت یک ره استخوانم زیرِ دیوارش
که غوغایِ سگان از حال من سازد خبردارش
به سینه داغِ بالایِ الف سوزم که پیشِ او
چو سر پیش افکنم بینم در آن آیینه رخ سارش
به عالم می فروشد هر دمم سودایِ زلفِ او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.