عاشقان را مغز در سر گر نباشد گو مباش
کف اگر در بحر پرگوهر نباشد گو مباش
داغ در دل هست، اگر بر سر نباشد گو مباش
حلقه بیرون در گر زر نباشد گو مباش
سیل واصل شد به دریا بیدلیل و رهنما
عزم صادق را اگر رهبر نباشد گو مباش
میشود نقش مراد از سادهلوحی جلوهگر
بر رخ آیینه گر جوهر نباشد گو مباش
میتوان کردن به روی گرم تسخیر جهان
گر ز انجم مهر را لشکر نباشد گو مباش
سخترویی میهمان را رویگردان میکند
خانه آیینه را گر در نباشد گو مباش
ناله نی راست صد تنگ شکر در آستین
بندبندش گر پر از شکر نباشد گو مباش
نیست جای پرفشانی تنگنای آسمان
گر مرا سامان بال و پر نباشد گو مباش
نامش از آیینه دارد عمر جاویدان اگر
آب حیوان رزق اسکندر نباشد گو مباش
نیست لنگر گیر دریای پرآشوب جهان
کشتی ما را اگر لنگر نباشد گو مباش
انفعال روسیاهی آب میسازد مرا
آب در صحرای محشر گر نباشد گو مباش
بس بود خاکی که بر سر کردهام در زندگی
بر سر خاکم عمارت گر نباشد گو مباش
دل ز شکر میبرد صائب ز شیرینی سخن
طوطی ما را اگر شکر نباشد گو مباش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گردش گردون بکامم گر نباشد گو مباش
ورز مهرش بر سرم افسر نباشد گومباش
گر هنرمند از کسی یاری نیابد گو میاب
چون هنر یارست اگر یاور نباشد گو مباش
پرتو نور تجلی چون ز شب ظلمت زدود
[...]
کارم از بی سیمی ار چون زر نباشد گو مباش
بینوائی را نوائی گر نباشد گو مباش
لاله را با آن دل پر خون اگر چون غنچه اش
قرطه ی زنگارگون در بر نباشد گو مباش
منکه چون سرو از جهان یکباره آزاد آمدم
[...]
در غمت گر جان غمپرور نباشد گو مباش
چون تو باشی جان من جان گر نباشد گو مباش
سجده روی تو ای بت کفر و ایمان منست
سر نمیتابم ازین گر سر نباشد گو مباش
از عدم بهر تو جان در ملک هستی آمده
[...]
ظاهر مردان به زیور گر نباشد گو مباش
حلقه بیرون در گر زر نباشد گو مباش
رخنههای دام، فتحالباب صید بسته است
سینه ما را رفوگر گر نباشد گو مباش
حلقه زنجیر اگر از هم بریزد گو بریز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.