نقش پای او که محراب دعا می یابمش
سجده شکری کنم در هر کجا می یابمش
زهره دیدن ندارم از جفای خوی او
گرچه با خود باز در عین وفا وی یابمش
جور خوبان آتش افروزست و مهر آتشفشان
در وفا آن ذوق نبود کز جفا می یابمش
بعد عمری چون گرفتم دامنش ندهم ز دست
گر نگیرم کام از او دیگر کجا می یابمش
خانه یی کز برق دیدار بتی روشن نگشت
گر حریم کعبه باشد بی صفا می یابمش
من نمیدانم که جانست اینکه دارم یا خیال
زین دو بیرون نیست باری آشنا می یابمش
بر سر کوی مغان اهلی به کنج عافیت
پادشاه وقت بود اکنون گدا می یابمش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.