از کاوکاو آن مژه ام بیخبر هنوز
نگرفته خون من به زبان نیشتر هنوز
باآن که عمرهاست که از سر گذشته ام
صندل نمی برد ز سرم درد سر هنوز
روزی که آه من به هواداری توخاست
درخواب ناز بود نسیم سحر هنوز
شامی که طره تو میان رابه فتنه بست
سنبل نبسته بود به گلشن کمر هنوز
صبحی که چشم من به رخ اشک باز شد
پیمان نبسته بود صدف با گهر هنوز
درخواب بوسه ای ز دهانش ربوده ام
می سوزد از حلاوت آنم جگر هنوز
باآن که شد ز سنگ حوادث حریربیز
این شیشه هست گوش به زنگ خطر هنوز
الماس را دونیم تیغ آه من
گرم است زخم خصم، ندارد خبر هنوز
دل خون شد و همان ستم آسمان بجاست
گل کرد شمع (و)باد صبا در بدر هنوز
صائب اگر چه بر سر طوبی است جای من
درآتشم ز کوتهی پال و پر هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساسات و یادآوریهای عاشقانهاش اشاره دارد. او از درد و غم ناشی از عشق یاد میکند و به یاد کسی میافتد که هنوز برایش اهمیت دارد. با وجود گذشت زمان و سختیهایی که تجربه کرده، هنوز هم درونش عشق و دلتنگی زنده است. شاعر به زیبا بودن لحظات گذشته و آثار آنها بر قلبش اشاره میکند و همچنان درگیر این احساسات است، حتی اگر در دنیای بیرونی تغییراتی رخ داده باشد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که عشقش او را به آتش میکشد و همچنان درگیر آن است.
هوش مصنوعی: من هنوز از سوز و درد ناشی از نگاه آن مژه بیخبرم و خونم از نیشتی که بر زبانم نشسته، هنوز جاری نشده است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه سالهای زیادی از زندگیام گذشته، هنوز فکر و دردسرهای گذشته از سرم نمیافتد.
هوش مصنوعی: روزهایی که من به خاطر تو آه و ناله میکردم، نسیم ملایم صبح همچنان در حال وزیدن بود و همه چیز در خواب و آرامش به سر میبرد.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و پیچیدگی موی یار اشاره شده است. شامی که در آن طره موهای یار به صورت پیچیده و افسونگر در آمده، به معنای جذابیت و فریبندگی اوست. همچنین، به نظر میرسد که هنوز در گلستان (محیط زیبا و دلنشین) بویی از گلهای خوشبو و خرم وجود ندارد، که نشاندهنده ناپایداری و عدم ثبات زیباییها در زندگی است. در این بیت، احساسات عاشقانه و جاذبههای ظاهری به تصویر کشیده شدهاند.
هوش مصنوعی: صبحی که نگاه من به چهرهاش افتاد، هنوز صدف با مروارید توافق نکرده بود.
هوش مصنوعی: من در خواب بوسهای را از لبان او به دست آوردهام و هنوز قلبم از شیرینی آن بوسه میسوزد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه سختیها و مشکلات مانند سنگ بر من فشار آوردهاند، اما همچنان این شیشه که سمبل حساسیت و آسیبپذیری است، آماده و گوش به زنگ تهدیدات باقی مانده است.
هوش مصنوعی: الماس را نصف کردهام، اما تیغ من تند و آتشین است و زخم دشمن را هنوز حس نمیکند.
هوش مصنوعی: دل داغ دارم و ستمگری آسمان در جای خود باقی است، شمعی که گل کرده، هنوز در گریه و اندوه به سر میبرد.
هوش مصنوعی: هرچند که صائب در جایگاهی بزرگ و با عظمت قرار دارد، اما من به خاطر کمبود ویژگیها و قابلیتهایم، در آتش دچار عذاب هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بهار و گلرخ من در سفر هنوز
خندید باغ و چشم من از گریه تر هنوز
شاخ شکوفه از خطر دی برست لیک
باشد ز آه سرد منش صد خطر هنوز
آمد درخت گل به بر اما چه فایده
[...]
دل در بدن کباب و مرا دیده تر هنوز
تن غرق آب و آتش و دل پرشرر هنوز
بسمل شدم به تیغ تو چون مرغ دم به دم
گرد سر تو از سر خد بیخبر هنوز
بنیاد عمر شد متلاشی و از وفا
[...]
خون قطره قطره می چکد از چشم تر هنوز
نگسسته ایم بخیه زخم جگر هنوز
با آن که خاک شد به سر راه انتظار
پر می زند نفس به هوای اثر هنوز
تا خود پس از رسیدن قاصد چه رو دهد؟
[...]
ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر
اندر جهان ندیده نظیرت نظر هنوز
الا بر آستان جلال تو آسمان
پیش کسی نبسته به خدمت کمر هنوز
در مدح اهل فارس سرودم قصیدهای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.