چند روزی می دهم دل رابه دلجوی دگر
می کنم محراب خود از طاق ابروی دگر
گرچه اوراق دل من قابل شیرازه نیست
می کنم شیرازه اش از تار گیسوی دگر
گرچه از ریحان جنت میچکد آب حیات
سبزه پشت لب او راست نیروی دگر
گر زمین باغ مشک وخاک او عنبر شود
نشنودبلبل بغیر از بوی گل بوی دگر
تا به چشمم نور وحدت سرمه حیرت کشید
گشت هر داغ پلنگم چشم آهوی دگر
تا ز سیر گلشن آن سرو خرامان پا کشید
شد نسیم صبح را هر غنچه زانوی دگر
وای بر من کز غرور حسن شد خط غبار
مستی چشم ترا بیهوشداروی دگر
تا به گرد شمع اوگردیده ام پروانه وار
می کشم از هر پری ناز پریروی دگر
نیست از دنیا بریدن کار هر بیجوهری
دست دیگر خواهد این شمشیر وبازوی دگر
بعد عمری داد گردون گر لب نانی مرا
بهر آزار دلم شد چین ابروی دگر
روز وشب آورده ام در معنی بیگانه روی
چون کنم صائب، ندارم آشنا روی دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که به دلش اجازه میدهد برای مدتی به دنبال دلجوی دیگری برود. او از زیباییهای دیگری سخن میگوید و میخواهد محراب دلش را از زیباییهای جدید بسازد. شاعر به خوبی میداند که دلش در حال حاضر قادر به دوست داشتن دیگری نیست، اما همچنان تلاش میکند تا زیباییهای گوناگون را در زندگیاش تجربه کند. او از غم و اندوه ناشی از جدایی و تغییر در لحظات عاشقانهاش رنج میبرد و احساس میکند که نمیتواند از دنیای قدیمی و آشنا دل بکَند. این شعر نشاندهنده عشق، حسرت و تلاش برای جستجوی شادی و زیبایی در زندگی است.
هوش مصنوعی: برای چند روزی دل را به کسی دیگر سپرده و عشق جدیدی را تجربه میکنم و عبادتگاه عشق خود را از زیبایی و جذابیت فرد جدید میسازم.
هوش مصنوعی: هرچند که صفحات دل من نظمی ندارند، اما سعی میکنم که این بینظمی را با تار موی کسی دیگر سامان دهم.
هوش مصنوعی: اگرچه از گلهای بهشتی بوی خوشی به مشام میرسد، اما سبزهای که پشت لب اوست، نشاندهنده قوت و نیروی متفاوت اوست.
هوش مصنوعی: اگر زمین هم به باغی خوشبو و خاکش به عطر خوش عنبر تبدیل شود، بلبل فقط بوی گل را میشنود و هیچ عطر دیگری برایش جذاب نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که نور یکتایی به چشمم تابید، هر نشانهای از درد و رنج من مانند علامت پلنگی شد که حالا به چشم آهو و زیبایی دیگری تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که آن سرو زیبا از باغ خارج شد، نسیم صبح هر غنچه را به حالت دیگری درآورد.
هوش مصنوعی: افسوس بر من که به خاطر غرور زیبایی، اثر غبار مستی چشمان تو مرا به وجد آورده و بیهویت ساخته است.
هوش مصنوعی: مدتهاست که به دور شمع وجود او میچرخم و مانند پروانه، از زیبایی هر یک از پریان نازکدلان لذت میبرم و به دیگری توجه میکنم.
هوش مصنوعی: خارج شدن از دنیای مادی فقط کار انسانهای فاقد ارزش و صلاحیت نیست، بلکه نیاز به تلاش و قدرت بیشتری دارد؛ چرا که برای این کار به ابزار و تواناییهای خاصی نیاز است.
هوش مصنوعی: پس از مدتها، سرنوشت بالاخره به من نانی داد؛ اما این تقدیر باعث شد که دل من از غم و اندوه پیچیده شود، مانند ابروهای کسی که ناامید شده است.
هوش مصنوعی: در روز و شب فکر بیگانهای را در ذهن دارم، اما نمیدانم چگونه با چهرهای ناآشنا به دیگران نزدیک شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرو ما را هر زمان دل میکشد سوی دگر
چون گل رعنا که دارد هر طرف روی دگر
هر که دارد روی دل در قبله دیدار او
سهو باشد سجده در محراب ابروی دگر
در طریق دوستی، ثابت قدم چون خاک باش
[...]
میکشد روی دلم هر دم به مهروی دگر
چون کنم با یک دلی هر گوشه دلجوی دگر
عهد کردم با خدای خود که جز ابروی دوست
سجده گاه خود نسازم طاق ابروی دگر
شد مشام جان معطر از شمیم روی دوست
[...]
حاش لله! کز رخت چشم افگنم سوی دگر
خوش نمی آید بجز روی توام روی دگر
تازه گلهای چمن خوشرنگ و خوشبویند، لیک
گل رخ ما رنگ دیگر دارد و بوی دگر
زینت آن روی نیکو خال بس، خط، گو: مباش
[...]
چون تواند دم ز آزادی زدن آنکس که یار
هر زمانش میکشد در بند گیسوی دگر
من به یک رو چون شوم قانع که حسنِ روی او
مینماید هردم از هر رو مرا روی دگر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.