از کمرش کام دل چگونه برآید
خردشودشیشه ای که برکمرآید
گل شوداز اضطراب دست زلیخا
یوسف ماچون ز صحن باغ برآید
محنت روی زمین رسید به مجنون
سنگ به هرنخل در خورثمرآید
بیهده از داغ سینه چشم گشوده است
دل نه چنان رفته است کز سفرآید
هر سرموبرتنش شودرگ ابری
ناله ما در دلی که کارگر آید
سیر خراباتیان عشق به دوش است
کیست به پای خوداز بهشت برآید
فیض دعا می برد ز تلخی دشنام
هرکه دلش خوش بودبه هر چه برآید
جوهر ذاتی درون پرده نماند
خودبخوداین تیغ از نیام برآید
از ادب عشق حلقه در باغ است
فاخته را سرواگرچه زیرپرآید
جز رخ جانان که صفا نتوان دید
بار نگاه است هرچه در نظر آید
از در حق کن طلب شکسته دلان را
شیشه چو بشکست پیش شیشه گر آید
پا به رکاب است پیش حسن تو خورشید
خوبی مه نیست در دو هفته سرآید
در نظرش پرده حجاب نماند
عشق به هردل که بی حجاب درآید
نغمه حافظ شنو ز خامه صائب
چندنشینی که خواجه کی بدر آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رنج و عنای جهان اگر چه دراز است
با بد و با نیک بی گمان به سرآید
چرخ مسافر ز بهر ماست شب و روز
هر چه یکی رفت بر اثر دگر آید
ما سفر برگذشتنی گذرانیم
[...]
جور و جفای تو نیک و بد بسر آید
خط تو آخر بدیر و زود برآید
ناوک مژگان تو چو تیر سحرگه
پوست ندارد خبر که بر جگر آید
ماه چوبیند رخت ز دست درافتد
[...]
مرد که با عشق دست در کمر آید
گر همه رستم بود ز پای درآید
ورزش عشق بتان چو پردهٔ غیب است
هر دم ازو بازویی دگر بدر آید
نیست به عالم تنی که محرم عشق است
[...]
وقت بیاید که دور غم به سر آید
صبح وصال از شب امید برآید
عمر عزیز از سر وداع بر آرد
آن دو سه روز فراق هم به سر آید
بر درِ این سخت خفته، صبر کنم صبر
[...]
بر سرِ آنم که گر ز دست برآید
دست بهکاری زنم که غصّه سرآید
خلوتِ دل نیست جایِ صحبتِ اَضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ یلداست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.