زر و سیم جهان در پرده دارد عمر کاهی را
به قدر فلس باشد خار زیر پوست ماهی را
گر از روشندلانی، صبر کن بر داغ ناکامی
که آب زندگی هرگز نیندازد سیاهی را
مدان از بی گناهی گردهان عذر نگشایم
که می پیچد به هم خجلت زبان عذرخواهی را
مکن زنهار دست از پا خطا، گر بینشی داری
که می پرسند از هر عضو در محشر گواهی را
ز شوق نقطه خالش به گرد کعبه می گردم
که ره گم کرده، خضری می شمارد هر سیاهی را
نسازد دوربینان را سواد از اصل مستغنی
وگرنه از تو دارد چشم آهو خوش نگاهی را
عبث پرویز در همچشمی فرهاد می کوشد
نگیرد زر دست افشار، جای رنگ کاهی را
نشد ژولیده مویی پرده سرگرمی مجنون
نمی پوشد کلاه فقر، نور پادشاهی را
سر خاری ز شور عشق خالی نیست در گلشن
ازو دارد همانا غنچه گل کج کلاهی را
به همت می توان قطع تعلق کرد از دنیا
سلاحی نیست از شمشیر بالاتر سپاهی را
کلیدی نیست غیر از آه باغ خلد را صائب
مکن تا می توانی فوت آه صبحگاهی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به معانی عمیق زندگی و عشق اشاره دارد. شاعر به دنیا دارایی و زرق و برق آن مینگرد و میگوید که عمر انسان مانند کاهی در مقابل آن است. او به داغ ناکامی و صبر نیکو اشاره میکند و میگوید که زندگی نمیتواند سیاهیها را از بین ببرد. در ادامه، به نیاز به اعتراف و عذرخواهی توجه میکند و تأکید میکند که در روز قیامت، هر عضو بدن به گواهی میایستد.
شاعر از عشق و شوق به معشوقش میگوید و اینکه انسان چگونه به دور او میچرخد. او در زمینهٔ عشق و آرزو به دریغ و اندوه اشاره میکند و میگوید که در عشق، فقری وجود ندارد که بتواند ارزش انسان را بپوشاند.
در نهایت، شاعر بر اهمیت همت و تلاش برای رهایی از تعلقات دنیوی و نیاز به تأمل و آه در زندگی تأکید میکند. کلید دستیابی به حقیقت و آرامش، از نگاه او، در فهم عمیق زندگی و عشق نهفته است.
هوش مصنوعی: دنیا و داراییهای آن مانند طلا و نقره، تنها پردهای هستند که عمر کوتاه انسان را به اندازهی یک فلس (واحدی از پول) نشان میدهند، همانطور که خار زیر پوست ماهی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر از افرادی با چراغ دل و بینش درست، صبر کنی بر گزند و ناکامی چهرهات، بدان که آب زندگی هرگز نمیتواند تیرگی و سیاهی را از وجودت بزداید.
هوش مصنوعی: اگر بیگناه باشی، نیاور عذری برای خودت، زیرا خجالتزده میشویم و زبانمان در عذرخواهی بند میآید.
هوش مصنوعی: مراقب باش که اشتباهی نکن، زیرا اگر آگاهی داشته باشی میدانستی که در روز رستاخیز از هر قسمت بدن تو شهادت گرفته خواهد شد.
هوش مصنوعی: از شوق و شیدایی به دور کعبه میچرخم، چون خضر (شخصیتی اسطورهای) که هر نقطه تاریکی را به حساب میآورد و در جستجوی راهی برای پیدا کردن مسیرم هستم.
هوش مصنوعی: دوربینها یا چشمان تیزبین، به خودی خود به دلیل وجود دانایی و دانش، نیازی به دیگری ندارند، اما اگر این دانایی نباشد، چشم زیبا و خوشنگر تو میتواند جذابیت و جاذبه ویژهای داشته باشد.
هوش مصنوعی: پرویز تلاش میکند در رقابت با فرهاد، برای به دست آوردن زریندست افشار، خود را به زحمت نیاندازد و جایگاه او را تغییر ندهد.
هوش مصنوعی: مجنون با موی ژولیدهاش در کنار سرگرمیاش نمیتواند فقر را بپوشاند و در حقیقت، نشاندهنده بالاترین نور و مقام پادشاهی است که در دل او وجود دارد.
هوش مصنوعی: در باغی که عشق جوش میزند، حتی درخت خاردار هم از آن تأثیر پذیرفته و یک غنچه گل با ویژگیهای خاص خود، نشانهای از این عشق را نمایان کرده است.
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده میتوان از وابستگی به دنیا فارغ شد، چرا که هیچ وسیلهای نمیتواند به اندازه عزم قوی موثر باشد.
هوش مصنوعی: هیچ راهی برای ورود به باغ بهشت جز آه و ناله نیست، پس تا جایی که میتوانی، صدای آه صبح را از دست نده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دریغ آخر ز روی من چه میداری نگاهی را
رسد خورشید بر دیوار و بیند روی کاهی را
بسوزد بر سر آتش چو عنبر زلف مشکینش
اگر در کار مهرویان کنم یک روز آهی را
به بالایت نخواهم کرد هرگز سرو را نسبت
[...]
بحمدالله که صحت داد ایزد پادشاهی را
برآورد از سر نو بر سپهر حسن ماهی را
معاذالله! اگر می کاست یک جو خرمن حسنش
بباد نیستی می داد هر برگ گیاهی را
چو پا برداشتی، ای نرگس رعنا، بغمازی
[...]
ز هجران که دارد لاله داغی دلسیاهی را؟
غزال دشت از چشم که دارد خوش نگاهی را؟
مکن در عشق منع دیده بیدار ما ناصح
به خواب از دست نتوان داد ذوق پادشاهی را
ز شوق خال مشکینش به گرد کعبه می گردم
[...]
مخواه از دوستان ای دوست عذر کمنگاهی را
که هم چشم تو خواهد کرد آخر عذرخواهی را
نه خورشید است دارد داغ های او فلک بر دل
ز شب هر صبحدم میافکند داغ سیاهی را
شهادت بر جراحتهای دل داد اشک و نشنیدی
[...]
محبت از دل ما شُسته نقش کینهخواهی را
زیارت میکند چون کعبه برق ما سیاهی را
ز فیض پرتو دل شکرها دارم درین گلشن
که گلچین چراغم کرده باد صبحگاهی را
شهان را چشم بر عالم گشودن عیب میباشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.