با کعبه پرستار ترا کار نباشد
آیینه ما روی به دیوار نباشد
مجنون نتوان گشت به ژولیدگی موی
مستی به پریشانی دستار نباشد
از کوچه زخم است ره کعبه مقصود
دوزخ به ازان سینه که افگار نباشد
چون مهر به راز دل هرذره رسیدیم
یک نقطه ندیدیم که در کار نباشد
نادیدنی از اهل جهان چند توانی دید
آیینه چرا تشنه زنگار نباشد
جان در تن کس نرگس بیمار تو نگذاشت
ای وای اگر چشم تو بیمار نباشد
باغی که در او بلبل آتش نفسی هست
محتاج به خارسردیوار نباشد
مکتوب مرا در بغل خود که گذارد
در کوی توگر رخنه دیوار نباشد
شدگوش صدف پرگهراز فکرتو صائب
بالاترازین رتبه گفتار نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی و توصیف دلدادگی و عشق میپردازد و با استفاده از تصویرسازیهای مختلف، احساسات عمیق و کنشهای عاشقانه را به تصویر میکشد. شاعر به قدم زدن در مسیر عشق و پرستش میپردازد و میگوید که برای او کعبه و عشق مطرح است، نه فقط ظواهر. او به عدم جدایی در دل و روح اشاره میکند و اینکه عشق واقعی شایسته تجربیات عمیقتر و خالصتری است. در نهایت، شعر به این نکته میرسد که عشق و ارتباط از راههای مختلف قابل تجربه و درک است، و از زیباییهای درونی انسان و وجودش که غیرقابل دسترسی هستند، صحبت میکند.
هوش مصنوعی: اگر تو با خدا و عبادت او در ارتباط هستی، نیازی به چیزهای ظاهری و نمادین نیست. خودت را به دیوار و آیینه محدود نکن؛ بلکه ارتباط عمیقتری را با فراخور وجودت پیگیری کن.
هوش مصنوعی: مجنون نمیتواند با فقط به هم ریختن موها به حالتی دیوانهوار برسد؛ زیرا که به هم ریختگی فقط در ظاهر است و برای رسیدن به حقیقت و عشق حقیقی، باید عمق وجودی را تجربه کرد.
هوش مصنوعی: کعبه و هدف اصلی آن بر اساس زخمها و دشواریهای زندگی به دست میآید. از آن بهتر است که قلبی پر درد و رنج داشته باشیم تا این که بیاحساس و بیدل باشیم.
هوش مصنوعی: وقتی به عمق ذهن و دل هر موجودی نیک نگریستیم، هیچ نقطهای را نیافتیم که بیعلت و بیدلیل باشد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، ما انسانها چیزهای زیادی را نمیتوانیم ببینیم. ولی آیا میتوانی توضیح دهی که چرا آیینهای که بیشتر به زنگار و کثیفی نمیرسد، برای پاکی و روشنی خود تشنه نیست؟
هوش مصنوعی: جان آدمی به خاطر بیماری نگاه تو رنج میبرد و این درد عمیق است. آه که اگر چشم تو بیمار نباشد، چه حالتی خواهد داشت!
هوش مصنوعی: باغی که بلبلش با شور و شوق میخواند، نیازی به دیوار سرد و خنک ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی نامهام را در آغوش میگیری و به کوی تو میبرم، امیدوارم که دیواری برای جدایی ما وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: گوش صدف نشان میدهد که فکر تو از این مرحله و رتبه بالاتر است، پس نباید چنین سخنی گفته شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن به که نظر باشد و گفتار نباشد
تا مدعی اندر پس دیوار نباشد
آن بر سر گنج است که چون نقطه به کنجی
بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد
ای دوست برآور دری از خلق به رویم
[...]
کنجی که در او گنجش اغیار نباشد
کس از تو و بر تو ز کس آزار نباشد
رودی و سرودی و حریفی دو سه یکدل
باید که عدد بیشتر از چار نباشد
نردی و کتابی و شرابی و ربابی
[...]
هرکس که مقیم در خمّار نباشد
در مذهب ما عاقل و هشیار نباشد
گر علم یقین است تو را، عین یقین جو
کان طایفه را کبر به خروار نباشد
داری هوس صحبت او، ترک هوس گیر
[...]
ما را به جهان جز غم تو یار نباشد
جز جستن وصل تو مرا کار نباشد
از گلشن وصل تو من خسته جگر را
در پای دلم جز اثر خار نباشد
چون سرو روان گر گذری پیش من آری
[...]
می خواهم و کنجی که به جز یار نباشد
من باشم و او باشد و اغیار نباشد
آنجا اثر رحمت جاوید توان یافت
کآنجا ز رقیبان تو آثار نباشد
هرجا که حبیب است به پهلوی رقیب است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.