مشکل دل رمیده هوای وطن کند
شبنم چنان نرفت که یاد چمن کند
آنها که دید یوسف از اخوان سنگدل
خونش به گردن است که یاد وطن کند
دل می کند به سینه ما بیدلان رجوع
گر نافه بازگشت به ناف ختن کند
دلهای جمع را کند آشفته یاد من
رازی نمی شوم که کسی یاد من کند
بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است
تا انتقام عشق چه با کوهکن کند
بسیار رو مده دل عشاق را مباد
زلف تورا گرانی دل بی شکن کند
بال ملک چو برگ خزان دیده ریخته است
پروانه را که یاد در آن انجمن کند
صائب مرا ز درد سخن خورد وخواب نیست
کو عیسیی که چاره درد سخن کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر نسبت به وطن و عشق میپردازد. شاعر از درد دوری از وطن و یادآوری معشوق سخن میگوید و به تنگناهایی که دل عاشقان با آنها روبروست اشاره میکند. او به یاد و خاطرهها و زیباییهای وطن و معشوق میپردازد و از درد جدایی ناله میکند. همچنین، شاعر بر این نکته تأکید میکند که نتوانسته کسی را بیابد که بتواند به خاطر او یاد و خاطرهاش را زنده کند. در نهایت، او از احساس خلاء و تشنگی عاطفیاش در دنیای بیخواب و پر از درد سخن میگوید و در جستجوی کسی است که بتواند بر دردش مرهم بگذارد.
هوش مصنوعی: دل بیقرار در longing به یاد وطن، عبور شبنم نشان میدهد که خاطرات زیبا و دلنشین چمن از دست رفتهاند و نمیتوانند به خاطرش برگردند.
هوش مصنوعی: افرادی که یوسف را دیدند، از برادران سنگدل او هستند و به خاطر یاد وطن در سختی و غم هستند.
هوش مصنوعی: دل ما که در سینهامان میتپد، به حالت غمگینی به حالت یأس مینگرد. اگر این دل به زندگی و عشق برگردد، مانند گل نیلوفر که به سرزمین ختن برمیگردد، شکوفا خواهد شد.
هوش مصنوعی: یاد من دلهای مردم را آشفته میسازد، اما من خود را از این راز بیخبر نگهمیدارم که آیا کسی به یاد من هست یا نه.
هوش مصنوعی: بدون هیچ پرده یا موانعی، تصویر چهرهی شیرین او به وضوح نشان داده شده است تا انتقام عشق را به سادگی به کسی که سنگی را میشکند منتقل کند.
هوش مصنوعی: دل عاشقان را بسیار آزردهمدار، زیرا که سنگینی زلف تو ممکن است قلبی بیدرد را هم شکنجه دهد.
هوش مصنوعی: پرهای فرشته مانند برگهای پاییزی افتاده است؛ پروانه در حالتی است که به یاد آن جمع و محفل میافتد.
هوش مصنوعی: صائب به شدت از درد و رنج خود ناراحت است و خوابش نمیبرد. او در جستجوی فردی است که بتواند به او کمک کند و مشکلش را حل کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شخص هنر چو تربیت خویشتن کند
نقش نگین جان عضدالدّین حسن کند
تشبیه رویت آن که به گل یاسمن کند
چشم از رخت بگو به گل و یاسمن کند
باد از وصال قد تو محروم و بی نصیب
آن دل که میل طوبی و سرو چمن کند
باشد قبول، طاعت بی نفع بت پرست
[...]
کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند
چندانکه مدعی نتواند سخن کند
گردد هزار تازه گرفتار، ناامید
گر شکوهای دلم ز تو پیمانشکن کند
گر بیم سرگرانی او نیست غیر را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.