گنجور

 
صائب تبریزی

فروغ مهر باشد دیده اخترشماران را

صفای ماه باشد جبهه شب زنده داران را

نه هر آهی قبول افتد، نه هر اشکی اثر دارد

یکی گوهر شود از صد هزاران قطره، باران را

نسیم ناامیدی، بد ورق گرداندنی دارد

مکن نومید از درگاه خود امیدواران را

تو و دلجویی عاشق، زهی اندیشه باطل!

غبار خط مگر آرد به یادت خاکساران را

به دست زنگیان آیینه دادن نیست بینایی

مده ساغر به کف تا می توانی هوشیاران را

چه خونها می خورد برق حوادث از رگ جانم

نگیرد هیچ آتشدست، نبض بی قراران را!

نمی سازد به برق و باد شوق بی قرار من

همان بهتر که بگذارم به جا، دامن سواران را

ز سنگ کودکان مجنون بی پروا چه غم دارد؟

محابا نیست از سنگ محک، کامل عیاران را

دل صائب چسان از عهده صد غم برون آید؟

سپندی چون کند تسخیر، این آتش عذاران را؟

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۴۱۱ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
جامی

گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را

کجا دانست یارب درد و داغ دل فگاران را

مبار ای ابر روز گشت آن چابک سوار آخر

که دیده بر ره است از دیرباز امیدواران را

ازین عشق جگرخواره چه دارم چشم بهبودی

[...]

امیرعلیشیر نوایی

ز ابر تیره برقی جست طرف کوهساران را

که روشن کرد هرسو شمع گل‌های بهاران را

چو نرگس جام زر بگرفت و لاله ساغر یاقوت

صلای باده زد مرغ چمن پرهیزگاران را

تو نیز ای پیر دیر اندر چنین فصلی به سرمستی

[...]

هلالی جغتایی

بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را

که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را

عجب خاری خلید از نو گلی در سینه ریشم!

که برد از خاطر من خار خار گل عذاران را

ز ناز امروز با اغیار خندان میرود آن گل

[...]

صائب تبریزی

ز منع افزون شود شوق گرستن بی قراران را

که افزاید رسایی از گره در رشته باران را

ز طوفان پنجه مرجان نگردد بحر را مانع

کجا ساکن کند دست نوازش بی قراران را؟

به قدر سعی، از مقصود هر کس بهره ای دارد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

کتابت کی تواند داد داد بیقراران را

سحاب خشک حسرت می‌دهد مشتاق باران را

چه شد دیریست کز زلف بتان بویی نمی‌اری

به امیدی نشاندی ای صبا امیدواران را

نمک دارد که بعد از انتظار غم ز دل بردن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه