خط عذارتو خورشید رابه دام کشید
ز هاله حلقه به گوش مه تمام کشید
مشو به سرکشی از خصم زیردست ایمن
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید
امید هست ترا بی سخن رحیم کند
همان که سرمه خاموشیم به کام کشید
مکن ستم به ضعیفان که رشته بی جان
ز مغز گوهر جان سخت انتقام کشید
همان به دامن شبها امید من باقی است
اگر چه صبح عذارش ز خط به شام کشید
اشاره ای است کز این حلقه پا برون مگذار
خطی که ساقی دوران به دور جام کشید
اگر چه از رم آهوست بیش وحشت من
مرا به گردش چشمی توان به دام کشید
چه رحم بر دل پرخون اهل عشق کند
که زلف دل سیهش مشک را به خام کشید
من از کجا وخرابات وپای خم صائب
مرا توجه ساقی به این مقام کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و قدرت عشق میپردازد و به نکاتی درباره انتقام، امید و سرنوشت اشاره میکند. شاعر در آن به دقت نسبت به جذابیت و وسوسههای عاشقانه اشاره میکند و هشدار میدهد که نباید نسبت به ضعیفان ظلم کرد. همچنین، غم و درد دل عاشقان را به تصویر میکشد و نسبت به عواقب عشق در زندگی اجتماعی و شخصی تامل میکند. در نهایت، شاعر میگوید که با وجود درد و رنج، امید همچنان در دل او باقیاست.
هوش مصنوعی: خط زیبای تو همچون آفتاب، دیگران را به خود جذب کرد و حلقهای از نور و زیبایی را مانند هالهای دور گوش ماه تمام به وجود آورد.
هوش مصنوعی: به دنبال نافرمانی از دشمنی که زیر دست تو است، نباش، زیرا به آرامی او به انتقام خود خواهد پرداخت.
هوش مصنوعی: امید دارم که بیگفتگو، رحمت تو را شامل حال کند، همانطور که آن کسی که سکوت را در دل ما نشاند، از زندگیام بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: به ضعیفان ظلم نکن، زیرا که آنها نیز به نوعی از جوانب قوی انتقام میگیرند و میتوانند به شدت واکنش نشان دهند.
هوش مصنوعی: امید من در دل شبها باقی مانده است، حتی اگر صبحها به شکل دیگری ظاهر شوند و غروبهایش را به تصویر بکشند.
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که نباید از این دایره خارج شوی، چون خط و مرزهایی که ساقی برایمان تعیین کرده، به خاطر محافظت از ماست.
هوش مصنوعی: هرچند که بزدلی و ترس من از آهو زیاده است، اما یک نگاه تو میتواند مرا به دام بیندازد.
هوش مصنوعی: دل پرخون عاشقان را چه رحم و نرمی میتواند سامان دهد، در حالی که موهای سیاه و مجلل او مانند مشک، آنها را به خود جلب کرده است.
هوش مصنوعی: من از کجا آمدهام و در این ویرانی و حال زار چه چیزی باعث شد تا ساقی مرا به این جایگاه برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید
خوش آنکه در صف مستان نشست و جام کشید
دلم که جام نگون داشت سالها چو حباب
ببین که موج شرابش چسان بدام کشید
خزان در آمدن آن سوار حاضر بود
[...]
نمی توان به گزند از من انتقام کشید
که دایه زهر به طفلی مرا به کام کشید
زمانه یک نفسم بر مراد خود نگذاشت
به هر که داد مراد از من انتقام کشید
هزار نقش خوشم داد چرخ و تا دیدم
[...]
توان به صبر سر سرکشان به دام کشید
که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید
ز کلک صنع همان روز آفرین برخاست
که گرد لعل لبش خط مشکفام کشید
همان پر از گل خمیازه است آغوشش
[...]
هوای عشق برونم ز ننگ و نام کشید
به توبه نامهٔ من، یار خط جام کشید
خوشا حریف شرابی که فکر شام نداشت
نهاد لب به شط باده و تمام کشید
ز عشق پاک به هر شیوه تو مشتاقم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.