گنجور

 
صائب تبریزی

به روی گرم تو آیینه تا برابر شد

بهشت روی ترا چشمه سار کوثر شد

زخال اگر چه بنا گوش نیک اختر شد

ازین ستاره شب زلف دل سیه تر شد

دل نظارگیان آب شد زدیدن تو

اگر زدیدن خورشید دیده ها تر شد

چه فتنه ها که ازو جای گرد برخیزد

به هر زمین که نهال تو سایه‌گستر شد

ز جلوه سرو تو کیفیتی به بستان داد

که طوق فاختگان جمله خط ساغر شد

به چشم همت من استخوان بی مغزی است

سعادتی که زبال هما میسر شد

ز بیقراری بلبل کجا به حرف آید

ز خامشی دهن غنچه ای که پر زر شد

زچشم شور نگردد چو ماه دنبه گداز

شکاریی که درین صید گاه لاغر شد

ز بحر دور فتادم ز خودنماییها

یتیم زود شود قطره ای که گوهر شد

چرا چو سرو کنم دست از آستین بیرون

مرا که دولت آزادگی میسر شد

ستاره ریز کند چشم خلق را صائب

چراغ هر که ازان روی آتشین برشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
وطواط

لوای دولت و ملت کنون مظفر شد

که پادشاه جهان ابوالمظفر شد

خدایگان بشر، شاه‌ شیر دل، اتسز

که باس او را شیر فلک مسخر شد

ز بی‌قراری سر تیغ پسر صواعق او

[...]

ابن یمین

شبی بلطف ز پیر خرد بپرسیدم

بدانخیال که در خاطرم مصور شد

که رنج محنت ایام و حادثات زمان

همه برای من اندر جهان مقرر شد

بعمر خویش ندیدم که یک مراد مرا

[...]

سیف فرغانی

زخاک کوی توبوی هوا معطر شد

ز نور روی تو شب همچو مه منور شد

چو عشق تو بزمین زآسمان فرود آمد

زمین زشادی آن تا بآسمان برشد

بیمن عشق تو دیدم که روح پاک چوطفل

[...]

جهان ملک خاتون

رمید دل ز من خسته پیش دلبر شد

دماغ جان ز سر زلف او معطّر شد

چو روی آن بت رعنا بدید از سر شوق

ز جان غلام رخ یار ماه پیکر شد

اگرچه زلف سیاهت به شب رهش گم کرد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
جویای تبریزی

چنان ز نکهت زلفش هوا معطر شد

که از نفس رگ جانم فتیله عنبر شد

مراد مرد ترقی است در مراتب عشق

اگر نه به شد داغ دل تو بهتر شد

بتی که نرگس مستش بلای جان و دل است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه