شراب لعل به آن لعل جانفزا نرسد
که آب تلخ به سرچشمه بقا نرسد
اثر ز گرمروان بر زمین نمی ماند
به گرد آتش این کاروان صبا نرسد
کجا رسد دل بی دست و پای ما ز تلاش
به خلوتی که به بال ملک دعا نرسد
فغان که سرکشی و ناز را دو ابرویش
گذاشته است به طاقی که دست ما نرسد
ز مال رزق حریصان بود غبار ملال
که غیر گرد ز گندم به آسیا نرسد
جگر گداز بود زردرویی منت
خدا کند که مس ما به کیمیا نرسد
همان ز مردم هموار می کشم خجلت
به خاکساری من گرچه نقش پا نرسد
سپند خال ازان دایم است پابرجا
که چشم زخم به آن آتشین لقا نرسد
خموش باش اگر پخته گشته ای که شراب
ز جوش تا ننشیند به مدعا نرسد
تمام نیست عیار کسی که چون خورشید
به ذره ذره فروغش جدا جدا نرسد
میان ساختن و سوختن تفاوتهاست
به گرد خاک ره یار توتیا نرسد
ز چار موجه به ساحل نمی رسد صائب
سبکروی که به سر منزل رضا نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق، تلاش و ناامیدی در رسیدن به چیزهای ارزشمند اشاره دارد. شاعر با استفاده از تصاویری چون شراب و آتش، به بیان احساسات خود میپردازد و میگوید که چیزهایی مانند شراب لعل، نمیتواند به آن زیبایی و ارزش برسد. همچنین، اشاره به تلاشهای بینتیجه و نرسیدن به آرزوها و اهداف، با تصاویری از تلاش بیهوده دل و جان، وجود دارد. شاعر نسبت به ناپایداری اثر انسانها بر زمین و دلخوشیهایی که در زندگی دارند، ابراز نگرانی میکند و در نهایت به واقعیتهای سخت زندگی و مشکلات دسترسی به رضایت و خوشبختی اشاره میکند. به طور کلی، این شعر ترکیبی از زیباییشناسی و تلخی زندگی است.
هوش مصنوعی: شراب قرمز و خوشرنگی که مینوشند به آن زیبایی و لطافت نمیرسد، مانند اینکه آب تلخی هرگز به چشمهای که زندگیبخش است نمیرسد.
هوش مصنوعی: آثار افرادی که با شوق و حرارت زندگی میکنند بر زمین باقی نمیماند، زیرا مانند زبانههای آتش، حضور و تأثیر آنها زودگذر است و بادی که میوزد، نمیگذارد این تأثیرات نمایان شوند.
هوش مصنوعی: دل ما که نه قدرت حرکت دارد و نه توانایی تلاش، چگونه میتواند به جایی برسد که دعاهای فرشتگان هم به آنجا نرسند؟
هوش مصنوعی: ای وای که زیبایی و شوری که در چهرهاش دارد، مانند دو ابرویش که بر دلیری و نازش سایه افکنده، فراتر از دسترس ماست و ما هیچ راهی برای نزدیک شدن به آن نداریم.
هوش مصنوعی: ثروت و مال، تنها به افرادی که حرص و طمع دارند، غم و اندوه میآورد و در واقع، آنچه در آسیاب به دست میآید، جز خاک و غبار گندم نیست.
هوش مصنوعی: دلتنگی و ناراحتی از چهرهای زرد و رنگپریده، انتظار میرود که خداوند به ما کمک کند تا مس، به طلا تبدیل نشود.
هوش مصنوعی: من از مردم عادی با تواضع و humility در برابر خجالت خود، قدم برمیدارم، هرچند که آثار قدمهایم دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر چیزی همیشه و به طور ثابت وجود داشته باشد، هیچ آسیبی از طرف حسادت یا چشمزدن نمیتواند به آن برسد. در واقع، قدرت و استحکام این چیز به قدری است که هیچ نیروی منفی نمیتواند بر آن اثر بگذارد.
هوش مصنوعی: سکوت کن اگر رشد کردهای، زیرا شراب تا زمانی که به آرامش نرسد، به هدف نمیرسد.
هوش مصنوعی: کسی که به اندازهی خورشید تابش و درخشندگی دارد، به این سادگی نمیتوان به تمام ویژگیها و ارزشهایش پی برد و نمیتوان جزئیاتش را به طور جداگانه شناخت.
هوش مصنوعی: درست کردن و خراب کردن تفاوتهای بسیاری دارد و به گرد و غبار راه یار، توتیا (سنگی که در چشمان افسانهای میدرخشد) نمیرسد.
هوش مصنوعی: اگر انسان از اصول و قواعد زندگی پیروی نکند و سبکسر باشد، به هدف و سعادت نخواهد رسید. کسی که به موانع توجهی نداشته باشد، به ساحل امن و آرامش نخواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه محنت است که در عاشقی به ما نرسد
کجا رویم که صد فتنه در قفا نرسد
به رویِ ما همه رنجی رسید درغمِ دوست
مگر که راحتِ رویش به رویِ ما نرسد
فراغِ دل من از آن داشتم که یک چندی
[...]
خدای داده ولی بنده سد راه شده
که آنچه داده خداوند ما به ما نرسد
زمانه ای است که کس دادرس به کس نبود
به دادما نرسد کس اگر خدا نرسد
شهید عشق تو کارش بدست و پا نرسد
بداد آنکه تو راندی ز خود خدا نرسد
رسید عمر بپایان گذشت جان ز لبم
رسید بر لب جانان ولی بجا نرسد
هوای سایه بالای آن کسم بسر است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.