به زلف عنبرین روبند خوبان جلوه گاهش را
به نوبت پاس می دارند گلها خار راهش را
ز دست کوته مشاطه این جرأت نمی آید
مگر گردون ز پستی بشکند طرف کلاهش را
به این شوکت ندارد یاد، گردون صاحب اقبالی
نمی پاشد ز هم باد صبا گرد سپاهش را
کند از دورباش ناز او پهلو تهی گردون
چه حد دارد که در آغوش گیرد هاله ماهش را؟
ز شوخی گرچه میماند به آهو چشم پر کارش
شکوه پنجه شیرست مژگان سیاهش را
ز دست انداز او گردد نگارین، پای سیمینش
نپیچد بر کمر در جلوه، گر زلف سیاهش را
به سیر کوچه باغ خلد اگر اقبال فرماید
عبیر پیرهن سازند حوران خاک راهش را
عزیز مصر تا کنعان گریبان چاک می آمد
اگر می داشت یوسف در نکویی دستگاهش را
ز فکر قامت رعنای او دل حسرتی دارد
که چون طول امل پایان نباشد مد آهش را
ازان غارتگر ایمان و دل، رویی که من دیدم
عجب دارم به رو آرند در محشر گناهش را
زد از بی تابی دل بر در بیگانگی صائب
پس از عمری که با خود آشنا کردم نگاهش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، زیبایی و جذابیتهای معشوق را توصیف میکند و احساسات شاعر را نسبت به او به تصویر میکشد. شاعر به زلفهای زیبا و دلربایی معشوق و تأثیر او بر اطرافیان اشاره میکند، و آنها را مانند زینت طبیعت و خاطرهای بیپایان میداند. او همچنین به ناتوانی خود در رسیدن به او و حسرت جدایی از معشوق میپردازد. حسرت و عشق به معشوق در این شعر بسیار مشهود است و شاعر از زیباییهایی که مشاهده میکند، روحش را غنی میسازد. در پایان، شاعر به غم و دردهایی که عشق به معشوق برایش به ارمغان آورده، اشاره میکند و درد دلتنگی و انتظار را در کلماتش میگنجاند.
هوش مصنوعی: زلفهای خوشبو و زیبای معشوق، باعث میشود که زیبایی او همیشه مورد توجه قرار گیرد و گلها به نوبت، مانع از آزار او میشوند.
هوش مصنوعی: به خاطر کوتاهی دست آرایشگر، این جرات به وجود نمیآید مگر اینکه آسمان از پایین آمدن شکسته شود و کلاه او را بالا ببرد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، زیبایی و رونق هیچگاه ماندگار نیست و سرنوشت افراد همیشه در نوسان است. به همین دلیل، ما نمیتوانیم به قدرت و ثروت تکیه کنیم، چرا که همه چیز ممکن است در یک لحظه تغییر کند.
هوش مصنوعی: از دور ناز و زیبایی او را تماشا میکنم، چه اندازه شگفتانگیز است که این دنیا توانسته است هاله و زیبایی او را در آغوش بگیرد!
هوش مصنوعی: اگرچه آهو به خاطر شوخی و لطافت در چشمانش زیبایی خاصی دارد، اما در مقابل، مژهای سیاه او مانند پنجهای قوی و شگفتانگیز از شیر هستند.
هوش مصنوعی: دختر زیبا به خاطر زیباییاش از دقت و مهارت او دچار انحراف میشود، اما پای او به خاطر جذابیتش به کمرش نپیچد، اگر موهای سیاهش را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت به ما اجازه دهد، عطر و بوی خوش لباس حوران بهشتی، مسیر را زیباتر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: عزیز مصر اگر یوسف را در مقام و موقعیتش میداشت، هرگز از غم و اندوه به حال کنعان نمیافتاد و دلتنگ نمیشد.
هوش مصنوعی: دل انسان به خاطر زیبایی و قامت دلربای او دچار حسرت شده است، به گونهای که این حسرت همچون آرزوهای طولانی هیچگاه به پایان نمیرسد و تنها مدام آه کشیده میشود.
هوش مصنوعی: من از آن کسی که ایمان و دل مردم را غارت کرده، شگفتزدهام که در روز قیامت چطور روی او را میبینم و گناهانش را به رویش خواهند آورد.
هوش مصنوعی: پس از سالها آشنایی با خود، به خاطر بیتابیام دل به درب دلبستگیهای بیگانه زدم و نگاه او را درک کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زمانه بیشتر داند ز هرکس پیشگاهش را
ستاره نیکتر خواهد ز هرکس نیکخواهش را
گر اهریمن بنام او دعا کردی الهش را
بیفزودی ثوابش را بپالودی گناهش را
وگر آهو بچشم اندر کشیدی گرد راهش را
[...]
کدامین دیده سازد سرمه، گرد جلوه گاهش را؟
که چشم انتظار از نقش پا بیش است راهش را
به غیر از سنبل آن جعد مشک افشان نمی باشد
اگر گلدسته ای، لایق بود طرف کلاهش را
سخن فهمی چو من از موشکافان بر نمی خیزد
[...]
چو من آراستم ز آیینه دل جلوهگاهش را
ز مهر افکند در آن عکس روی به ز ماهش را
سپاه غمزه در هر ملک دل کانشه برانگیزد
بویران ساختن اول دهد فرمان سپاهش را
نه تنها بر دلم تیر نگاه انداخت کز مژگان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.