گنجور

 
صائب تبریزی

همین نه فاخته در سر هوای او دارد

به هر که بنگری این طوق در گلو دارد

کسی که سر به دو عالم فرو نمی آرد

یقین شناس که در سر هوای او دارد

ز هیچ ذره ناچیز سرسری مگذر

که زیر پرده هزار آفتاب رو دارد

درین محیط به هر قطره ای که می نگرم

نصیب خاصی از فیض عام او دارد

هزار بار مرا سوخت عشق و داد به باد

همان دلم رگ خامی ز آرزو دارد

بشوی دست و دل خویش از علایق پاک

که در نماز بود هرکه این وضو دارد

گلی که رنگ من از بوی او شکسته شده است

هزار مرحله افزون به رنگ و بو دارد

به عهد لعل لب آبدار او رگ سنگ

چو تاک گریه مستانه در گلو دارد

ز تاج پادشهان پایتخت می سازد

کسی که همچو گهر پاس آبرو دارد

به جرم بیخودی ای مستحب مرا مشکن

که از خم است اگر باده ای سبو دارد

ز چشم ما که کند اشک پاک، در جایی

که آب روی گهر قدر آب جو دارد

جواب آن غزل است این که عارفی گفته است

ندانم آن گل خودرو چه رنگ و بو دارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد

که بو کنید دهان مرا چه بو دارد

به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل

که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد

چو سال سال نشاطست و روز روز طرب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
خیالی بخارایی

کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد

کجا به حلقهٔ عشّاق سر فرو دارد

گدای میکده را حاصلی ز هستی نیست

به غیر دست که در گردن سبو دارد

دلا مراد دل خود ز غیر دوست مجو

[...]

کلیم

به بی تکلفی آن عارفی که خو دارد

نظر به بندد از آن گل که رنگ و بو دارد

ببین بجذبه نسبت که خامه دو زبان

همیشه الفت با صفحه دورو دارد

کسیکه بنده عشقست بی نشان نبود

[...]

صائب تبریزی

خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد

رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد

سر بریده شبنم به آفتاب رسید

همان امید مرا گرم جستجو دارد

چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیض کاشانی

سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد

دل از خیال تو با خویش گفت‌وگو دارد

شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست

طهور باد که طعم سقا همو دارد

چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه