ز می فروغ لب یار بیشتر گردد
ز آب، آتش یاقوت شعله ور گردد
چه غم ز زخم زبان است خاکساران را؟
به گرد باد خس و خار بال و پر گردد
تو چون به جلوه مستانه قد برافرازی
فلک چو سبزه خوابیده پی سپر گردد
چنان که صبح شود اختر از نظر پنهان
ز خنده راز دهانش نهفته تر گردد
یکی هزار شود داغ در دل غمگین
زمین سوخته گلشن به یک شرر گردد
نظر به چشمه حیوان سیه نمی سازد
ز آب تیغ شهادت لبی که تر گردد
نمی شود به ضعیف از قوی ستم نرسد
همیشه کوه گران، بار بر کمر گردد
ثمر به سنگ گران است بر سبک مغزان
نهال ما به چه امید بارور گردد؟
چرا ز مردم بیگانه مردمی جوید؟
به چشم هرکه رگ خواب نیشتر گردد
در بهشت گشایند بر رخش صائب
مرا به میکده هرکس که راهبر گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مضامین مختلفی پرداخته است. او به زیبایی و جذابیت لب یار اشاره میکند و تأثیر آن بر روح و احساسات انسانها را توصیف میکند. زخم زبانها و غمهای ناشی از آن را به خاکساران نسبت میدهد و میگوید که روح انسان همچون سبزه در صورت عشق و زیبایی، جوانه میخورد. شاعر به تشعشع صبح و پنهان شدن ستارهها اشاره میکند و از آثار عشق و خنده بر دل غمگین سخن میگوید. او تصریح میکند که در برابر ظلم قویتر، ضعیفتر نمیتواند ایستادگی کند و به روابط بین انسانها و تأثیر موقعیت اجتماعی و تواناییها اشاره میکند. در پایان، شاعر به انسانهایی که به دنبال راهی برای دستیابی به خوشبختی از طریق شراب و میکده هستند، اشاره میکند. این شعر به زیبایی عشق، غم و پیچیدگیهای انسانی پرداخته و احساسات عمیق را در قالب تصاویری شاعرانه به تصویر کشیده است.
هوش مصنوعی: شراب و زیبایی لب یار، شادابی و زندگی را بیشتر میکند و این احساس عاشقانه مانند آتش سوزانی است که به سنگ یاقوت گرما میبخشد.
هوش مصنوعی: زخم زبان و حرفهای نیشدار چه غمانگیز است برای کسانی که در مرتبهای پایینتر از دیگران قرار دارند؟ به هر حال، مانند باد، ممکن است مشکلات و آزارها آنها را به دور پرتاب کند.
هوش مصنوعی: وقتی تو با زیبایی و جذابیت خود قد را برمیداری، آسمان مانند سبزهای که خوابیده است، به حالت دفاعی درمیآید.
هوش مصنوعی: زمانی که صبح میشود، ستارهها از دید پنهان میشوند و راز لبخند صبحگاهی به طور عمیقتر در دل پنهان میگردد.
هوش مصنوعی: یک نفر میتواند به اندازه یک هزار داغ و ناامیدی را در دل خودش احساس کند، اما در عوض، یک شعله کوچک میتواند تمام آن غمها را به شادی تبدیل کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نگاه به چشمه حیات و زندگی، با چهره سیاه و غمآلود نمیتوان به وجود آورد. دلی که از خون شهادت تر شده، بر اساس نیاز به آب زندگی نمیتواند زنده بماند. به عبارتی، اگر کسی دچار رنج و درد باشد، نمیتواند زندگی را با زیبایی ببیند و احساس کند.
هوش مصنوعی: قویتر همیشه بر ضعیفتر ظلم میکند و این مانند بار سنگینی است که بر دوش کوه گذاشته میشود و در نهایت فشار آن را احساس خواهد کرد.
هوش مصنوعی: ثمر برای افراد نادان، ارزشی ندارد. به نظر میرسد که نهال ما با چه امیدی میتواند بارور شود؟
هوش مصنوعی: چرا آدم بیگانهای به دنباله دوستان واقعی باشد؟ زمانی که هر کسی که به او نگاه کند، زخم و آسیبهای روحیاش را به خوبی میبیند.
هوش مصنوعی: در بهشت در برابر من میگشایند، هر کسی که به سمت میکده راهنمایی کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه می کنم ز دلی کو ز یار برگردد
روا بود که چنان دل ز دیده در گردد
مرا نباشد از آن دل که گر به جان آید
ز جورِ دوست بنالد ز عهد برگردد
دلم ز پایِ تو ای دوست بر نتابد سر
[...]
سرم فدات چو تیغ تو گرد سر گردد
دلم نماند که تیر ترا سپر گردد
بزن تو تیر که من آن سپر نمی خواهم
که دیده را ز رخت مانع نظر گردد
چو بر زمین گذری هیچ جانور نزید
[...]
کریم زاده چو مفلس شود در او پیوند
که شاخ گل چو تهی گشت بارور گردد
لئیم زاده چو منعم شود ازو بگریز
که مستراح چو پر گشت گنده تر گردد
دل از سفر ز بد و نیک باخبر گردد
به قدر آبله هر پای دیده ور گردد
ترا ز گرمروان آن زمان حساب کنند
که نقش پای تو گنجینه گهر گردد
ز شرم حسن محابا نمی کند عاشق
[...]
خوش آنکه دوستی از دوست باخبر گردد
هما به گرد سر مرغ نامه بر گردد
اگر نمی طلبد در حریم دیده ترا
سرشک بهر چه در چشمم این قدر گردد
تو چون خرام کنی، گر کسی دگر نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.