بال پرواز خود آن مردم غافل بستند
که به زنار علایق کمر دل بستند
جلوه موج سراب است جهان در نظرش
چشم حق بین کسی را که ز باطل بستند
در جنت نگشایند به رویش فردا
بر رخ هرکه درین نشأه در دل بستند
شکوه اهل دل از عشق ندارد انجام
چون ننالد جرسی را که به محمل بستند؟
نشود پنجه تدبیر عنانگیر قضا
خار و خس کی ره امواج به ساحل بستند؟
رو مگردان ز دم تیغ که بسمل شدگان
دام از دیده خود در ره قاتل بستند
زود باشد که گشایند دهن را به سؤال
صائب آنان که در فیض به سایل بستند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد انسانهایی میپردازد که به دلبستگیها و علایق دنیوی خود مشغولند و از حقیقت فاصله گرفتهاند. شاعر به این نکته اشاره میکند که افرادی که به باطل و ظواهر زندگی معتقدند، در حقیقت به خود آسیب میزنند و به نتایج ناخواستهای دچار میشوند. همچنین، او نشان میدهد که علاقهمندی به عشق واقعی و معنوی، معانی عمیقتری دارد و محیط یا عشق ظاهری نمیتواند جزئی از این حقیقت عمیق باشد. در نهایت، به نقد رفتار انسانها میپردازد که در پی دنیای فانی و مادی به سر میبرند و از حقیقت غافلند.
هوش مصنوعی: مردم ناآگاه که خود را به وابستگیها و عشقهای دنیوی بستهاند، بال و پر پرواز خود را محدود کردهاند.
هوش مصنوعی: جهان تنها یک نمایش فریبنده است و کسی که حقیقت را میشناسد، میتواند این واقعیت را درک کند، حتی اگر به نظر دیگران دنیا واقعی و درست به نظر بیاید.
هوش مصنوعی: در بهشت به روی کسی که در این دنیا به محبت و ایمان دل بسته است، فردا در نخواهند گشود.
هوش مصنوعی: شکایت و ناله اهل عشق هرگز به پایان نمیرسد، چرا که مانند جرس (زنگ) نمیتواند به خاطر این که به بارکش (محمل) بستند، اعتراض کند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که راهی برای کنترل سرنوشت پیدا کنیم؟ اگر تقدیر ما را به سمتی دیگر میبرد، چگونه میتوان دشواریها و موانع را کنار گذاشت و به هدف خود رسید؟
هوش مصنوعی: به خودت توجه کن و از خطرات دوری کن، چون قربانیان زیادی با دیده خود به سراغ قاتل میروند و در نهایت گرفتار میشوند.
هوش مصنوعی: به زودی کسانی که از نعمتهای الهی بهرهمند شدهاند، شروع به پرسش و سوال از صائب خواهند کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق نگشوده طلسمی است که بر دل بستند
آه از این عقده آسان که چه مشکل بستند
گر چه صید قفسم کی روم از خاطر دام
در هواداری من عهد به یک دل بستند
عشق موجی است که ساغر کش گرداب فناست
[...]
سالکانی که به خورشید رخت دل بستند
شبنم آسا به نگه سوی تو محمل بستند
به طپش از قفس، امید رهایی غلط است
این طلسمی است که بر بازوی بسمل بستند
رنگ شادی به رخ از پهلوی دل چشم مدار
[...]
آرزو سوخت نفس آینهٔ دل بستند
جاده پیچید به خود صورت منزل بستند
حیرت هر دو جهان درگرو هستی ماست
یکدل ینجا به صد آیینه مقابل بستند
پیش از ابجاد، فنا آینهٔ ما گردید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.