دردمندان که به ناخن جگر خود خستند
چشمه خویش به دریای بقا پیوستند
خود حسابان که کشیدند به دیوان خود را
در همین نشأه ز آشوب قیامت رستند
خاکیانی که به معماری تن کوشیدند
در ره آب بقا سد سکندر بستند
چه بغیر از نفس سوخته حاصل دارند؟
دانه هایی که درین شوره زمین پا بستند
عمر در ماتم احباب به افسوس مبر
شکر کن شکر کز این خواب پریشان جستند
سنگ بر کعبه زنان شیشه خود می شکنند
وای بر سنگدلانی که دلی را خستند
عرق چهره خورشید جهانتاب شوند
شبنمی چند که در دامن گل ننشستند
می توانند به یک حمله دو صد قلب شکست
همچو ابرو دو سر آمد چو بهم پیوستند
دامن وصل شکر در کف جمعی افتاد
که چو نی در جگر خاک کمر را بستند
ای خوش آن مایه درستان که ز بی آزاری
هیچ دل غیر دل خسته خود نشکستند
صائب از خلق جدا باش که موران ضعیف
مار گشتند به ظاهر چو به هم پیوستند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف افرادی میپردازد که با وجود دردها و رنجهای خود، به زندگی ادامه میدهند و به هدفهای والای خود دست مییابند. او از انسانهایی صحبت میکند که با تلاش و زحمت، سعی کردهاند به بقای خود و معنا در زندگی برسند. در عین حال، او به سنگدلی و بیرحمی برخی افراد اشاره میکند که نه تنها به خود آسیب میزنند بلکه به دل دیگران نیز آسیب میرسانند. شاعر تأکید میکند که انسانهای واقعی باید از آسیب زدن به دیگران پرهیز کنند و با دلهای مهربان و بدون کینه زندگی کنند. در نهایت، او به نوعی جدایی از جمع نیز اشاره دارد، به این معنا که افراد نباید خود را در درون جمعی از افراد بیاحساس گم کنند.
هوش مصنوعی: افرادی که در درد و رنج هستند و به خاطر مشکلات خود زخمهایی را تحمل کردهاند، در نهایت روح و وجودشان به جاودانگی و زندگی ابدی میرسد.
هوش مصنوعی: خود حسابکنندگان که به دفتر کار خود رفتند، در همین دنیا از آشفته حالی قیامت نجات یافتند.
هوش مصنوعی: افرادی که از جنس خاک و زمین هستند، تلاش کردند تا با ساخت و ساز و معماری، در مسیر دستیابی به آب و حیات، موانعی همچون سد سکندر ایجاد کنند.
هوش مصنوعی: بجز از دل سوخته و پشیمانی، چه چیزی میتوانند به دست آورند؟ دانههایی که در این زمین خشک و بیحاصل گرفتار شدهاند.
هوش مصنوعی: عمر خود را به خاطر دوری از دوستان هدر نده و از این که از خواب آشفته بیدار شدهای، شکرگزار باش.
هوش مصنوعی: سنگها به کعبه پرتاب میشوند و شیشهها در این حال میشکنند. وای بر کسانی که دلهای دیگران را شکسته و بیرحمی کردهاند.
هوش مصنوعی: خورشید به خاطر زیباییاش، قطرات عرقی را بر روی خود دارد؛ اما چندین قطره از این عرقها به دامن گلها نرسیدند و به زمین نیفتادند.
هوش مصنوعی: اگر دو دل با هم جمع شوند، میتوانند به گونهای قوی و هماهنگ عمل کنند که حتی در برابر سختترین چالشها و بحرانها هم مقاومت کنند.
هوش مصنوعی: جمعی به دنبال وصالی شیرین هستند که مانند نی در دل خاک، خود را محدود کرده و به زحمت افتادهاند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که در سختیها و رنجها با دلهای مهربان و بدون آسیب زدن به دیگران دست و پنجه نرم کردهاند و تنها دل خود را شکستهاند.
هوش مصنوعی: از دیگران دور باش، زیرا افرادی که به ظاهر به هم نزدیکاند، ممکن است در واقع ضعیف و ناتوان باشند و به هم آسیب بزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بلبلان سحر از جام صبوحی مستند
می پرستان سحر خیز بمی بنشستند
توبه ی زاهد سجّاده نشین بشکستند
کوه را تا کمر از لاله ی حمرا بستند
به نمازت که هزاران ز بشر پیوستند
صد هزاران ز ملایک به هوا صف بستند
تا به تعظیم نهال تو ز جا برجستند
سروها یکقلم از پای دگر ننشستند
از تماشای تو نظارگیان راست دو عید
تا دو ابروی هلال تو به هم پیوستند
مزن ای شانه به هم زلف دلاویزش را
[...]
زاهد و محتسب و شیخ بهم پیوستند
تا در میکده را بر رخ رندان بستند
گر به بندند در میکده یا بگشایند
خیل مستان خم عشق تو بی می مستند
جملگی عقرب جراره و با نیش جفا
[...]
آه از آن عهد ولایت که بنامش بستند
دل او را خستند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.