به گوشم ناله اغیار دردآلود می آید
درین محفل زچوب بید بوی عود می آید
مگر بال و پر همت به فریادم رسد، ورنه
چه قطع راه شوق از پای خواب آلود می آید؟
زتمکین تو صبح محشر از جا برنمی خیزد
تو گر قامت بر افرازی قیامت زود می آید
نبیند مرگ تلخ عاشقان را هیچ سنگین دل!
هنوز از بیستون فریاد دردآلود می آید
که خود را بر دل ما خاکساران می زند یارب؟
که آه از سینه چون زنبور خاک آلود می آید
گهر بر صفحه آیینه خود را چون نگه دارد؟
عرق از چهره صافش به دامن زود می آید
اگر دل را سبک خواهی، به لب مهر خموشی زن
که دود دل برون زین روزن مسدود می آید
کسی کاینجا نشوید چهره از اشک پشیمانی
به صحرای جزا با روی گردآلود می آید
زحیرانی همان در وادی سرگشتگی محوم
اگر پیشانیم بر کعبه مقصود می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به بیان احساسات دردناک و عاطفی خود میپردازد. او از نالهها و عواطف دیگران در اطرافش آگاهی دارد و به یاد میآورد که چگونه سختیها و ناامیدیها بر قلبها سایه میافکنند. شاعر میگوید اگر همت و اراده او در این مسیر به یاریاش نشتابد، شوق و آرزوهایش ابتر و راکد خواهند ماند. او اشاره میکند که قیامتی که باید به واسطهی عشق و امید به وقوع بپیوندد، تنها به قامت کسی وابسته است که خود را بلند کند. مرگ عاشقان برای دیگران بیتفاوت است و فریاد درونی آنها به گوش میرسد. حالتی از عجز در کلام شاعر وجود دارد که نشان میدهد برای پاک نگه داشتن دل و روح خود باید از برخی کلمات و احساسات خاموش شود. در نهایت، شاعر عواقب عواطف ناپسند را به شکلی تلخ توصیف میکند و به سرگشتگی و حیرانی خود در مسیر زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در این جمع، صدای ناله و شکایت دیگران به گوشم میرسد و از درخت بید عطر خوش عود به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: آیا امید و تلاش من به یاریام میآید، یا اینکه چگونه میتوانم شوق و آرزوهایم را از خواب غفلت بیدار کنم؟
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و وقار تو، روز رستاخیز نیز از جا بلند نمیشود. اگر تو ایستادگی و قامت آفریدهای، قیامت به سرعت فرا میرسد.
هوش مصنوعی: عاشقان هیچگاه مرگ را به تلخی نمینگرند، زیرا کسانی که دلسنگین دارند این موضوع را درک نمیکنند. هنوز هم فریادهای دردناک از بیستون به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: کیست که بر دل ما انسانهای humble و فروتن میتازد؟ آهی که از دل ما برمیخیزد، مانند زنبوری است که در خاک غلتیده و آغشته به غم و غصه است.
هوش مصنوعی: چگونه میتواند گوهر در صفحهی آیینه خود را تماشا کند؟ زیرا عرق از چهرهی صاف او به سرعت به دامنش میریزد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دلات سبک و آزاد باشد، بهتر است زبانت را برای گفتوگو درباره احساسات و دردهایت نرسانی، زیرا این کار فقط به ایجاد ناراحتی بیشتر و شعلهور شدن غم و درد در درونت منجر میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در این دنیا با چهرهای پر از اشک پشیمانی زندگی میکند، در آخرت با رویی غمگین و آلود به جزا خواهد آمد.
هوش مصنوعی: من در بیخبری و سردرگمی غرق شدهام، اما اگر نیت و هدفم را به درستی مشخص کنم، به مقصد اصلی خود که کعبه است، میرسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غباری از طواف کعبه مقصود می آید
کز استقبال او خورشید گردآلود می آید
جواب خویش را پیش از نوشتن می توان دانست
اگر قاصد نباشد نامه ما زود می آید
به دامان گهر سودا نمودم دانه اشکی
[...]
دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید
ز شمع صحبت این قوم بوی دود می آید
نمی بینم با اهل جهان از بس که آهنگی
نوای مختلف از بزم چنگ و عود می آید
ز چشم امتیاز خلق نور معرفت رفته
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.