دماغ آشفتنی از بزم اهل جود می آید
ز شمع صحبت این قوم بوی دود می آید
نمی بینم با اهل جهان از بس که آهنگی
نوای مختلف از بزم چنگ و عود می آید
ز چشم امتیاز خلق نور معرفت رفته
متاع خویش هر جا می برم بی سود می آید
جفاهایی که از دنیاپرستان است بر سایل
کجا بر حق ابراهیم از نمرود می آید
به سنگ خاره نان اهل دولت می زند پهلو
گدا پیوسته با لبهای خون آلود می آید
درین ایام بربستند درهای اجابت را
دعا دست تهی از کعبه مقصود می آید
نباشد سیدا ربط به هم دیرآشنایان را
علامتهاست پی در پی قیامت زود می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به گوشم ناله اغیار دردآلود می آید
درین محفل زچوب بید بوی عود می آید
مگر بال و پر همت به فریادم رسد، ورنه
چه قطع راه شوق از پای خواب آلود می آید؟
زتمکین تو صبح محشر از جا برنمی خیزد
[...]
غباری از طواف کعبه مقصود می آید
کز استقبال او خورشید گردآلود می آید
جواب خویش را پیش از نوشتن می توان دانست
اگر قاصد نباشد نامه ما زود می آید
به دامان گهر سودا نمودم دانه اشکی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.