گنجور

 
صائب تبریزی

غرور نوخطان افزون زخوبان دگر باشد

رم آهوی مشکین از غزالان بیشتر باشد

طلبکار خدا را منزل از ره دورتر باشد

به دریا چون رسد سیلاب آغاز سفر باشد

به طوفان گوهر از گرد یتیمی برنمی آید

همیشه گرد غم بر جبهه اهل هنر باشد

ندارد در حریم قرب ره آیینه رویان را

میان عشقبازان هر که آهش در جگر باشد

به حیرانی توان شد کامیاب از چهره خوبان

ازین گلشن گل آن چیند که دستش زیر سر باشد

کند از باغ بیرون اضطراب دل صنوبر را

در آن گلشن که سرو قامت او جلوه گر باشد

در آغوش حریم وصل هجران می کشد عاشق

که چشم شرمگینان حلقه بیرون در باشد

نسازد مضطرب سیل حوادث زود پیران را

عمارت چون نشست خود نماید بی خطر باشد

به شیرینی سر آرد نوبهار زندگانی را

چو زنبور عسل آن را که منزل مختصر باشد

تهیدستی سخن را رنگ دیگر می دهد صائب

ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد

 
 
 
مولانا

دل من چون صدف باشد‌، خیال دوست دُر باشد

کنون من هم نمی‌گنجم‌، کز او این خانه پر باشد

ز شیرینی‌ِ حدیثش‌ شب‌، شکافیده‌ست جان را لب

عجب دارم که می‌گوید‌؟ حدیث حق مر باشد

غذاها از برون آید‌، غذای عاشق از باطن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حکیم نزاری

من آزاد آمدم زان دوست کز دشمن بتر باشد

به ظاهر معتبر گوید به باطن مختصر باشد

حضور و غیبتِ یاران مخلص مختلف نبود

حذر اولاتر از یاری که در غیبت دگر باشد

نه از بی دانشی بود این که دشمن دوست دانستم

[...]

امیرخسرو دهلوی

مبارک بامدادی کان جمال اندر نظر باشد

خجسته طالعی کان ماه را بر ما گذر باشد

گرت بیند کسی کز زندگی دل خبر دارد

عجب نبود، اگر تا زنده باشد بی خبر باشد

نظر از دور در جانان بدان ماند که کافر را

[...]

کمال خجندی

گرفتار سر زلفت کجا در بند سر باشد

زهی با بسته سودا که از سر باخبر باشد

کسی کز قامت جانان به طوبی سر فرود آرد

دراز اندیشه خوانندش ولی کوته نظر باشد

مرا سریست با مهرت که آن دیگر نخواهد شد

[...]

نظیری نیشابوری

دلم از ناله خوش گردید امید اثر باشد

بسی آسود شستم این خدنگم کارگر باشد

اگر دزدیده دیدن ها نباشد بهر پاس دل

محبت از تغافل های بیجا در خطر باشد

دلم تا خو به آسایش نگیرد روز خرسندی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه