پخته میگردند از سودای زلفش خامها
این ره باریک، رهرو را دهد اندامها
این غزالی را که من صیاد او گردیدهام
چشم حسرت میشود در رهگذارش دامها
قاصد بیرحم اگر از خود نسازد حرف را
میبرد چون بوسه دل، شیرینی پیغامها
فتنه چشم تو تا بیدار شد از خواب ناز
در شکر شد خواب شیرین تلخ بر بادامها
دیده چون دستار کن از گریه کز چشم سفید
کعبه دیدار دارد جامه احرامها
چون گره بگشایی از مو، شام گردد صبحها
پرده چون بگشایی از رو، صبح گردد شامها
تا گذشت از بوستان مستانه سرو قامتت
بر گلوی قمریان شد طوق، خط جامها
کار مزدوران بود خدمت به امید نوال
مخلصان را نیست صائب چشم بر انعامها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و جدایی میپردازد و احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوقش بیان میکند. شاعر از زلف و زیبایی معشوق میگوید که دل و عقل خامها را میرباید. او خود را به عنوان صیاد غزالی توصیف میکند که بر دلش حسرت میزند. همچنین از دشواریهای عشق و پیامهایی که از قاصدی بیرحم میرسد، سخن میگوید. چشم معشوق او را بیدار میکند و خوابش را تلخ میسازد. حالا که شاعر به یاد دیدار معشوقش میافتد، احساساتی از قبیل اشتیاق و ناامیدی در او زنده میشود. در نهایت، اشاره به اینکه خدمت به معشوق برای مزدوران است، اما مخلصان هرگز به نیت دریافت پاداش خدمت نمیکنند، نشاندهنده عمق احساسات اوست.
هوش مصنوعی: افرادی که در عشق و خیال زلف او هستند، رو به پختگی میروند، و این مسیر باریک برای حرکت کردن، به هر رهرویی شکل و شمایلی میدهد.
هوش مصنوعی: من به دنبال این غزال زیبایی هستم و در زمان عبورش، چشمانم مملو از حسرت میشود که چرا نمیتوانم او را شکار کنم و در دام بیندازم.
هوش مصنوعی: اگر پیامرسان به دلخواه خودش از حرف بزند، پیامش را به شیرینی بوسهای دلانگیز منتقل میکند.
هوش مصنوعی: چشم تو که باز شود و از خواب عمیق بیدار شود، تمام شکر و شیرینی خواب برایم تلخ و گس میشود.
هوش مصنوعی: چشم خود را مانند دستاری بیفکن و بگذار در اثر غم و اندوه بگرید؛ چرا که کسی که چشمانش مانند کعبه سیاه شده است، در حال آماده شدن برای زیارت است و همچون محرمهایی که لباس احرام به تن دارند، در انتظار دیدار و ملاقات است.
هوش مصنوعی: زمانی که گره مو را باز کنی، شبها به صبح تبدیل میشوند و وقتی پرده از روی چهره برداری، صبحها تحت تأثیر قرار میگیرند و به شب تبدیل میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی که قامت زیبای تو در بوستان مستانه عبور کرد، گلوی قمریها به شکل حلقهای از جامها در آمد.
هوش مصنوعی: کار کسانی که برای دیگران کار میکنند، در راستای خدمت به امید پاداش است، اما افراد مخلص چشمانتظار پاداش و نعمتها نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا ز چشم شوخ او در گردش آمد جامها
چون رم آهو بیابانی شدند آرامها
دلبری را زلف او در دور خط از سر گرفت
میشود از خاک افزون حرص چشم دامها
خام کرد آن آتشینرو آرزوهای مرا
[...]
مینهد بر سینه، داغم، عشق سیماندامها
یا برای مرغ دل میگسترد گل، دامها
سینه را چندان کند تا از برش دور افکند
میکند دایم نگین پهلو تهی زین نامها
نیست حرف راستبازانت، دورو، کاین قوم را
[...]
ای ز چشم میْپرستت مست حیرت جامها
حلقهٔ زلف گرهگیرت به گوش دامها
در تبسم کم نشد زهر عتاب از نرگست
کی به شور پسته ریزد تلخی از بادامها
دامنت نایاب و من بیتاب عرض اضطراب
[...]
عمرها شد میزنم در راه عشقش گامها
رفتن رنگ است از ما بستن احرامها
اعتبار ما و من از نشئه کیف و کم است
فال فرصت میزند هر دم صدای جامها
سرخ و زرد این جهان را حاجت اکسیر نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.