گنجور

 
صائب تبریزی

ز دامان ترم ریگ روان سیراب می‌گردد

نمک در دیده من پرده‌های خواب می‌گردد

چه کفر نعمت از من در وجود آمد نمی‌دانم

که در پیمانهٔ من خون شراب ناب می‌گردد

چنان از نالهٔ من بیستون را دل به درد آمد

که از پهلو به پهلو چون دل بی‌تاب می‌گردد

ز اقبال بلند من سکندر داغ‌ها دارد

که آب خضر در پیمانه‌ام خوناب می‌گردد

رخش از قبله برگردد، به خود هرکس که روی آرد

کند هرکس ز خود قالب تهی محراب می‌گردد

به هر منزل که آن خورشید تابان پرتو اندازد

به چشم روزن غمخانه من آب می‌گردد

ز حسن بحر یکتایی نظر بازی خبر دارد

که بر گرد سر هر قطره چون گرداب می‌گردد

مکن خشک ای سپهر بی‌مروت چشم مجنون را

کز این سرچشمه چندین کاروان سیراب می‌گردد

چه افتاده است چون پروانه بر آتش زنم خود را؟

که کار من تمام از پرتو مهتاب می‌گردد

غبارآلود امکان را صفا در بی‌خودی باشد

که دریا باعث آرامش سیلاب می‌گردد

مده دامان اکسیر قناعت را ز کف صائب

که خاکستر به قانع بستر سنجاب می‌گردد

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

به چشمم تا خیال لعل آن قصاب می‌گردد

دمادم در اشک من به خون ناب می‌گردد

دمادم سجده می‌آرم من بیدل به هر ساعت

خیال طاق ابروی توام محراب می‌گردد

همی‌گردد خیال رویت اندر خانه چشمم

[...]

صائب تبریزی

دل سنگ از شکست دانه من آب می‌گردد

ز عاجزنالی من آسیا گرداب می‌گردد

زبال افشانی پروانه می‌ریزم ز یکدیگر

سرشک شمع در ویرانه‌ام سیلاب می‌گردد

زلال جویبار تیغ او خاصیتی دارد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

ز اشک گرم من آتش کباب می‌گردد

چه آتشی است که در دیده آب می‌گردد

نگاه نرگس مست که در کمین منست؟

که صبر در دل من اضطراب می‌گردد

خراب میکدة عشوه‌ای شوم کانجا

[...]

واعظ قزوینی

اگر بیند بخوابم، نرگسش بی‌خواب می‌گردد

اگر با زلف گویم حال دل، بی‌تاب می‌گردد

سیدای نسفی

فلک از ناله شبهای من بی تاب می گردد

زمین از بی قراری های من سیماب می گردد

اگر شیخ از ته دل در رکوع حق شود قایم

قد خم گشته او حلقه محراب می گردد

به زیر آسمان از تنگدستی خانه یی دارم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه