غم از سنگ ملامت نیست سرگرم محبت را
دو بالا خنده این کبک از کوه و کمر گردد
دعای بیخودان نومید برگشتن نمی داند
اثر مگذار از خود تا دعا صاحب اثر گردد
مصور شد مرا این نکته در محراب از واعظ
که هر کس رو به خلق آرد رخش از قبله برگردد
ندارد پیروی دل واپسی، پیشی مجو بر کس
که در دنبال باشد چشم هر کس راهبر گردد
گذارد چون صدف هر کس زغیرت بر جگر دندان
به اندک فرصتی صائب دهانش پرگهر گردد
فروغ روی آتشناک از خط بیشتر گردد
زخاک این آتش سوزنده افزون شعله ور گردد
زخونریز اسیران نیست باک آن جامه گلگون را
ز اشک شمع کی پیراهن فانوس تر گردد؟
زکوه قاف آسان است عنقا را برآوردن
صدا از کوه تمکین تو ممکن نیست برگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق انسانی و مفاهیم عشق و دلسوزی میپردازد. در ابتدا به غم و تلخی زندگی اشاره میکند و اینکه محبت واقعی میتواند روح را تسلی بخشد. میگوید دعاهای بیخودان و عاشقان در صورت ناامیدی، تأثیری ندارند و باید دعاها با نیت خالص و از دل باشند تا مؤثر واقع شوند.
همچنین به نکتهای درباره رابطه انسانها و انصراف از خودخواهی اشاره میکند، به این معنی که اگر کسی رو به خلق بیاورد و خود را از درون کنار نگذارد، ممکن است نتواند به حقیقت درونی خود برسد. در این راستا توصیه میشود که هر فردی به دنبال چشم و دل خود باشد و اجازه ندهد که دیگران او را هدایت کنند.
شعر به تمثیلهای زیبایی از طبیعت و نمادهایی چون صدف و آتش اشاره میکند و بیان میکند که محبت و عشق میتواند حتی در سختیها و مشکلات نیز شکوفا شود. در نهایت، پیام کلی شعر بر این است که عشق و صداقت در دعا و رفتار میتواند زندگی را دگرگون کند و انسان را از ناامیدی نجات دهد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه ناشی از قضاوت و سرزنش دیگران نیست؛ کسی که در محبت غرق شده، نمیتواند به چیزهای منفی فکر کند. وقتی عشق و محبت در دل باشد، حتی در سختیها هم میتوان با خوشحالی و شادی زندگی کرد، مانند کبکی که از بلندای کوه و دشت به تماشا میخیزد.
هوش مصنوعی: انسانهای ناامید معمولاً دعاهایشان تأثیری ندارد، پس برای اینکه دعا به نتیجه برسد، باید خود را از ناامیدی جدا کنند و امید را در دل خود زنده نگه دارند.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که هر کسی که توجهاش را به مردم معطوف کند و از مسیر اصلی خود منحرف شود، به نوعی از حقیقت و هدف خود دور میشود. به عبارت دیگر، اگر کسی به جای تمرکز بر الهام و اصول معنوی، به دیدگاههای دیگران اهمیت بیشتری بدهد، از راه درست خود خارج خواهد شد.
هوش مصنوعی: کسی که دل نگران و دلسوز دارد، نباید برای دیگران پیشتاز شود، زیرا هر کسی که در پی چیزی است، خود راهنمای آن مسیر خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر کس که با غیرت و تعهد خود، به سختیهای زندگی مواجه شود و آنها را تحمل کند، مانند صدفی میشود که درونش مرواریدهایی از تجربه و ارزش میسازد. با گذشت زمان و در موقعیتهای مناسب، این تلاش و زحمت او به ثمر میرسد و او به ثروتی از اندوختههای گرانبها دست مییابد.
هوش مصنوعی: نور و درخشش آتش، از خطی که مشخص کرده، بیشتر میشود و این آتش سوزان، شعلههایش را بیشتر و بیشتر دامن میزند.
هوش مصنوعی: این بیت به موضوعی اشاره دارد که از بیگناهی و ظلم سخن میگوید. شاعر به شجاعت و بیباوری نسبت به خونریزی و ظلم میپردازد و اشاره میکند که هیچ نگرانی از وضعیت اسیران وجود ندارد. همچنین تأکید میکند که چگونه میتوان از اشک و اندوه در دل شمع، بر تن چراغی که نماد نور و روشنایی است، تأثیر گذاشت. در کل، این ابیات نماد رفتار انسانها در برابر سختیها و ناملایمات است و نشان میدهد که چگونه میتوان به رغم درد و رنج، به زندگی و روشنایی ادامه داد.
هوش مصنوعی: بالا بردن پرندهای افسانهای از کوه قاف کار سادهای است، اما برگشتن صدای تو از این کوه ممکن نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی کش چون تویی در دل همه شب تا سحر گردد
تعالی الله چگونه خونش اندر چشم تر گردد
که گوید حال من پیشت، کجا یاد آورد سلطان؟
ز سرگشته گدایی کو به خواری در به در گردد
بیابان گیرم از غم هر دم و مهمانی زاغان
[...]
ز گریه چشمه شد چشمم، بمان تا چشمهتر گردد
لب خشک مرا بهتر، کز آب چشم تر گردد
شدم چون گرد سرگردان، و گِرد کوی او گردم
سر و پائی ندارد گرد او، بی پا و سر گردد
تو را همچون کمر یک روز تنگ اندر قبا آرم
[...]
سرا پای تنم هر دم ز موج دیده تر گردد
بغرقاب غمم زین بحر یارب زود برگردد
جراحتها که از تیرت مرا در سینه چاک است
بناحق میخراشم دمبدم تا تازه تر گردد
چنین کافتاده ام دور از تو اینم زنده میدارد
[...]
زدندان ریختن عقد سخن زیر و زبرگردد
کف افسوس می گردد صدف چون بی گهر گردد
به اندک فرصتی می گردد از جان سیر تن پرور
زگوهرهای فربه رشته لاغر زودتر گردد
مکش رو در هم از طوفان چو بی ظرفان درین دریا
[...]
لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم شد
شکفتن گو به خجلت از دهان غنچه برگردد
نمی آید ز یوسف، جستجوی پیرکنعانی
پسر آن مهر کی دارد که دنبال پدر گردد؟
مگو طغرا به کامم آسمان هرگز نمی گردد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.