گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

غم از سنگ ملامت نیست سرگرم محبت را

دو بالا خنده این کبک از کوه و کمر گردد

دعای بیخودان نومید برگشتن نمی داند

اثر مگذار از خود تا دعا صاحب اثر گردد

مصور شد مرا این نکته در محراب از واعظ

که هر کس رو به خلق آرد رخش از قبله برگردد

ندارد پیروی دل واپسی، پیشی مجو بر کس

که در دنبال باشد چشم هر کس راهبر گردد

گذارد چون صدف هر کس زغیرت بر جگر دندان

به اندک فرصتی صائب دهانش پرگهر گردد

فروغ روی آتشناک از خط بیشتر گردد

زخاک این آتش سوزنده افزون شعله ور گردد

زخونریز اسیران نیست باک آن جامه گلگون را

ز اشک شمع کی پیراهن فانوس تر گردد؟

زکوه قاف آسان است عنقا را برآوردن

صدا از کوه تمکین تو ممکن نیست برگردد

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

کسی کش چون تویی در دل همه شب تا سحر گردد

تعالی الله چگونه خونش اندر چشم تر گردد

که گوید حال من پیشت، کجا یاد آورد سلطان؟

ز سرگشته گدایی کو به خواری در به در گردد

بیابان گیرم از غم هر دم و مهمانی زاغان

[...]

ناصر بخارایی

ز گریه چشمه شد چشمم، بمان تا چشمه‌تر گردد

لب خشک مرا بهتر، کز آب چشم تر گردد

شدم چون گرد سرگردان، و گِرد کوی او گردم

سر و پائی ندارد گرد او، بی پا و سر گردد

تو را همچون کمر یک روز تنگ اندر قبا آرم

[...]

اهلی شیرازی

سرا پای تنم هر دم ز موج دیده تر گردد

بغرقاب غمم زین بحر یارب زود برگردد

جراحتها که از تیرت مرا در سینه چاک است

بناحق میخراشم دمبدم تا تازه تر گردد

چنین کافتاده ام دور از تو اینم زنده میدارد

[...]

صائب تبریزی

زدندان ریختن عقد سخن زیر و زبرگردد

کف افسوس می گردد صدف چون بی گهر گردد

به اندک فرصتی می گردد از جان سیر تن پرور

زگوهرهای فربه رشته لاغر زودتر گردد

مکش رو در هم از طوفان چو بی ظرفان درین دریا

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
طغرای مشهدی

لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم شد

شکفتن گو به خجلت از دهان غنچه برگردد

نمی آید ز یوسف، جستجوی پیرکنعانی

پسر آن مهر کی دارد که دنبال پدر گردد؟

مگو طغرا به کامم آسمان هرگز نمی گردد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه