یک دل روشن نگهبان جهانی میشود
عصمت یوسف حصار کاروانی میشود
قطره تا دارد نظر بر خویش گرداب فناست
از خودی چون رست بحر بیکرانی میشود
نفس ظالم میشود مظلوم در پیرانهسر
گرگ چون گردید بیدندان، شبانی میشود
هرکه را بینم سری دارد به پای یار خویش
از برای تیر آه من کمانی میشود
شبنمی سیراب میسازد گل نمدیده را
بوی می صائب مرا رطل گرانی میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به زیبایی موضوعاتی همچون عشق، ایثار، و تحولات روحی را بیان میکند. دل روشن میتواند جهانی را تحت تأثیر قرار دهد و عصمت یوسف به عنوان نگهبان یک کاروان معرفی میشود. قطرهای که به خود نظر دارد، دچار گرداب فنا میشود، اما وقتی از خود میپردازد به دریاهای بیکران تبدیل میشود. حتی نفس ظالم در پیری میتواند مظلوم باشد و گرگی که بدون دندان میشود، شبان میگردد. هر کسی که به پای محبوبش میافتد، کمان عشق میشود و شبنمی که گل را سیراب میکند، در نهایت بوی می، طعم زیستی عمیق و گرانبها را به ما میدهد. این اشعار به تحولات عاطفی و معنوی میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق و ایثار میتواند فرد را دگرگون کند.
هوش مصنوعی: یک دل پاک و روشن میتواند نگهبان جهان باشد، مانند اینکه عصمت یوسف به عنوان یک حفاظ برای کاروان قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قطره به خود و وجودش فکر میکند، در گرداب فنا و زوال گرفتار است. اما وقتی از خود رهایی یابد و خود را فراموش کند، به دریا و بیکرانی تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که ظالم به پیری میرسد و قدرت و توانش کاهش مییابد، مانند گرگی که دندانهایش افتاده است، به تدریج به مظلوم تبدیل میشود و نیازمند حمایت و مراقبت دیگران میگردد. در این وضعیت، او تبدیل به یک نیازمند و آسیبپذیر میشود که نیاز به راهنمایی و سرپرستی دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی را که میبینم که برای محبوبش سر به زیر است، به یاد تیر انداخته شده من، او نیز تبدیل به کمان میشود.
هوش مصنوعی: شبنم باعث میشود که گلی که هنوز خیس نشده است، سیراب شود. بوی می (شراب) من را نیز به حالتی سنگین و پر وزن میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دم به دم در عاشقی دل را زیانی میشود
هر زمان از عمر من آخر زمانی میشود
دل اسیر خردسالی گشت و این چرخ کهن
پیر میسازد مرا تا او جوانی میشود
روز اول چون نهاد انگشت بر لوح و قلم
[...]
هر زمان در فتنه خوش نامهربانی میشود
این همه غوغا برای نیمجانی میشود
عشق باغ دلنشین دارد، که مرغ دل در او
گر نشیند بر گیاهی ، آشیانی میشود
هرکه بنشیند به طرف خوان گردشهای دهر
[...]
خستگان را ناوکش آرام جانی میشود
سینه را پیکان او راز نهانی میشود
بس که از سوز درون نم در نهاد من نماند
در گلو هر قطره اشکم استخوانی میشود
شمع گر همقامتت شد، کو میان لاغرش
[...]
بیخودی امشب پر و بال فغانی میشود
گر ندارد مدعا باری بیانی میشود
هیچ وضعی درطریق جستجوبیکارنیست
پای خوابآلود هم سنگ نشانی میشود
نشئهٔ تسلیم حاصلکنکه مشتی خاک را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.