گنجور

 
صائب تبریزی

محنت امروز، فردا جمله راحت می‌شود

اشک خونین آب صحرای قیامت می‌شود

تلخی بیداری شب‌های این محنت‌سرا

در شبستان لحد خواب فراغت می‌شود

در لباس آب کوثر می‌کند جولان سرشک

آه‌های سرد سرو باغ جنت می‌شود

ناامید از آه سرد و ناله سوزان مباش

کاین بخار و دود آخر ابر رحمت می‌شود

دست هرکس را که می‌گیری درین آشوبگاه

بر چراغ زندگی دست حمایت می‌شود

تا پریشان است دل در شهر بند کثرتی

خویش را هرگاه سازی جمع، وحدت می‌شود

پیش اهل دل ندارد فوت مطلبی ماتمی

بیشتر از فوت وقت اینجا مصیبت می‌شود

عشق را سنگ ملامت می‌شود سنگ فسان

عقل خام است آن که دل‌سرد از نصیحت می‌شود

می‌کند بیهوده‌گویی خانه دل را سیاه

چون نفس در سینه دزدی نور حکمت می‌شود

هرکسی را حد خود باشد حصار عافیت

جغد در ویرانه از اهل سعادت می‌شود

گوشه‌گیری را بلایی همچو شهرت در قفاست

چاره این درد بی‌درمان به صحبت می‌شود

می‌شود شیرین به مهلت آب دریا در صدف

میگساری مایه اشک ندامت می‌شود

هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان

خانه دل روشن از نور عبادت می‌شود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

زر و بال منعمان روز قیامت می‌شود

عاقبت هر فلس ماهی داغ حسرت می‌شود

تا برآمد از وطن یوسف عزیز مصر شد

دانه گوهر در زمین پاک غربت می‌شود

از تماشا دیده عاشق نمی‌گیرد قرار

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

چون بلند افتاد همت، تخت عزت می‌شود

کاسه‌ات چون سرنگون شد، تاج دولت می‌شود

آرزوها، جز پشیمانی ندارد حاصلی

این هواها عاقبت آه ندامت می‌شود

گر نداری شور و افغان بر خود، از دل‌مردگی‌ست

[...]

جویای تبریزی

خاکساری جوشن شمشیر آفت می شود

کوتهی دیوار را حصن سلامت می شود

رفتگان را طور رفتارش برانگیزد زخاک

قامتش چون در خرام آید قیامت می شود

هر مجازی را به درگاه حقیقت مسلکی است

[...]

بیدل دهلوی

بیقراری در دل آگاه طاقت می‌شود

جوهر سیماب در آیینه حیرت می‌شود

بر شکست موج‌ تنگی می‌کند آغوش بحر

عجز اگر بر خویش ‌بالد عرض ‌شوکت‌ می‌شود

گریه‌گر باشد غمی از زشتی اعمال نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه