خاکساری جوشن شمشیر آفت می شود
کوتهی دیوار را حصن سلامت می شود
رفتگان را طور رفتارش برانگیزد زخاک
قامتش چون در خرام آید قیامت می شود
هر مجازی را به درگاه حقیقت مسلکی است
چون هوس برخویشتن بالد محبت می شود
رحم در دلها کن ای ساقی که از جام دگر
عارض او برق خرمن سوز طاقت می شود
هر کرا باشد قسیم نار و جنت مقتدا
راضی از دنیا و مافیها به قسمت می شود
طور رفتارش ز بس از جا درآرد سایه را
همچو سروی در پی آن قد و قامت می شود
با دل بیدار عاشق می کند ترک جفا
ترک من در هوشیاری بی مروت می شود
در تصور با تو همراهند اغیار دغا
از خیالت در حریم دیده کثرت می شود
روز تا شب گریه کن جویا که از شرم گناه
آب چون گردید دل، اشک ندامت می شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
محنت امروز، فردا جمله راحت میشود
اشک خونین آب صحرای قیامت میشود
تلخی بیداری شبهای این محنتسرا
در شبستان لحد خواب فراغت میشود
در لباس آب کوثر میکند جولان سرشک
[...]
چون بلند افتاد همت، تخت عزت میشود
کاسهات چون سرنگون شد، تاج دولت میشود
آرزوها، جز پشیمانی ندارد حاصلی
این هواها عاقبت آه ندامت میشود
گر نداری شور و افغان بر خود، از دلمردگیست
[...]
بیقراری در دل آگاه طاقت میشود
جوهر سیماب در آیینه حیرت میشود
بر شکست موج تنگی میکند آغوش بحر
عجز اگر بر خویش بالد عرض شوکت میشود
گریهگر باشد غمی از زشتی اعمال نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.