هر که بال و پر چو سرو از همت والا کند
سیر با استادگی در عالم بالا کند
از دل پرخون بود در گریه چشم من دلیر
دخل دریا ابر را در خرج بی پروا کند
کار چون افتاد شیرین، کارفرما می شود
تیشه فرهاد ممکن نیست سر بالا کند
درفشاندن گر کند تقصیر از دون همتی است
هر که احسان همچو ابر از کیسه دریا کند
منع دلهای دونیم از ناله کردن مشکل است
شق زبان خامه لب بسته را گویا کند
می کند یاد گرانجانان سبک چون برگ کاه
قاف اگر گاهی گرانی بر دل عنقا کند
می تواند کرد بر گردن فرازان سروری
هر که در هنگام ریزش خنده چون مینا کند
نیست عیب خویش دیدن کار هر نادیده ای
سرمه توفیق تا چشم که را بینا کند
این دم گرمی که من از چرب نرمی دیده ام
نخل مومین می تواند ریشه در خارا کند
شهر زندان می شود صائب به چشم وحشتم
گردبادی چون نفس را راست در صحرا کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری از صایب تبریزی است که به موضوعاتی چون همت بلند، جراحت دل و زیباییهای زندگی میپردازد. شاعر به اهمیت تلاش و اراده بالا اشاره میکند و میگوید که کسی که همت و بلندپروازی دارد، میتواند در عالم بالا سیر کند. او از درد و غم دل سخن میگوید و میخواهد در برابر مشکلات ایستادگی کند. همچنین به اهمیت نیکی کردن و بخشش اشاره میکند و تأکید میکند که عمل نیک باید از دل برآید. در نهایت، او به شرایط خاصی اشاره میکند که ممکن است بر دل انسانها تأثیر بگذارد و یادآوری میکند که شناخت عیوب خود، از ویژگیهای انسانهای خردمند است.
هوش مصنوعی: هر کسی که همچون سرو بلند همت و اراده قوی داشته باشد، با استقامت و تلاش میتواند به موفقیتهای بالا و دستاوردهای بزرگ دست یابد.
هوش مصنوعی: چشمانم از غم و اندوه پر است و در حال گریهاند. دل شجاع من، مانند ابرهایی که در آسمان میبارند، به خاطر احساساتش بیپروا و بیتوجه به هر چیزی، دریای اندوه را خالی میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که کار به خوبی انجام شود و حلاوت آن مشخص شود، کارفرما مانند تیشۀ فرهادی است که نمیتواند به راحتی برگردد یا از آن موقعیت بالا برود.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به دیگران احسان کند، ولی این کار را از روی کمهمتی و بیفکری انجام دهد، در واقع تقصیر کرده است. زیرا احسان باید با نیت و از روی صداقت باشد، نه فقط به شکل ظاهری و ساده. کسی که احسانش مانند باران از کیسه دریا بریزد، باید درک و شعور لازم را داشته باشد تا این کار را به درستی انجام دهد.
هوش مصنوعی: دلتنگی و احساسات واقعی افرادی که در پی ناله و گریه هستند، نمیتوان به راحتی از آنها جلوگیری کرد. حتی اگر کسی نتواند به زبان بیاورد، احساساتش به طور واضح و نمایان بروز پیدا میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که گاهی اوقات، یادی از عزیزان میتواند به دل انسان وزن و سنگینی خاصی ببخشد، اما در عین حال، آن یاد میتواند به اندازهای سبک و کماهمیت باشد که مانند برگ کاهی در برابر قاف قرار بگیرد. یعنی یاد دلنشین عزیزان، در برخی مواقع، بار سنگینی را بر دوش فرد احساس میکند، اما همچنان میتواند در زندگی به عنوان یک تجربهی سبک و دلپذیر باشد.
هوش مصنوعی: هر کس که در زمان خوشی و خنده، به دیگران مهر و محبت ورزد و به آنها توجه کند، میتواند بر گردن بزرگان و افراد سرشناس افتخار و مقام بگذارد.
هوش مصنوعی: دیدن عیوب خود اشکالی ندارد؛ این ویژگی هر کسی است که نمیتواند واقعیتها را ببیند. آنچه باعث میشود که انسان بتواند حقیقت را درک کند، بینش و درکی است که به او داده شده است.
هوش مصنوعی: این لحظهی گرمی که من از لطافت و نرمی احساس کردهام، مانند نخل مؤمنی است که میتواند ریشه در سنگ سخت بزند.
هوش مصنوعی: صائب، در اینجا به توصیف احساس ترس و نگرانی خود میپردازد. او بیان میکند که هنوز دراظر میتواند شهر را به زندانی تبدیل کند، و این احساس وحشت و ناراحتی باعث میشود که او مانند گردبادی در بیابان احساس سرنوشتی ناخوشایند کند. در واقع، تنهایی و بیپناهی او را دچار ناامیدی میکند و او را به فکر فرو میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که جان خفته را از خواب جهل آوا کند
خویشتن را گرچه دون است، ای پسر، والا کند
هر کسی کهش خار نادانی به دل در خست نیش
گر بکوشد زود خار خویش را خرما کند
علم چون گرماست نادانی چو سرما از قیاس
[...]
ابر آذاری چمنها را پر از حورا کند
باغ پر گلبن کند، گلبن پر از دیبا کند
گوهر حمرا کند از لؤلؤ بیضای خویش
گوهر حمرا کسی از لؤلؤ بیضا کند
کوه چون تبت کند چون سایه بر کوه افکند
[...]
باد نوروزی زمین را جامه از دیبا کند
تارش از یاقوت سازد پودش از مینا کند
گلستان را چون یکی بیجاده گون پیدا کند
مرغ دستان سازد ابر شاخ گل شیدا کند
ابر آزادی ز دریا روی در صحرا کند
[...]
قصه پر غصه بر درگاه خاتون جهان
عرضه دارم گر ز راه مکرمت اصغا کند
میکند گردون دون با من ستم بیموجبی
عدلت آخر چون روا دارد که او اینها کند
هر زمان آرد محصل نسخه ئی کابن یمین
[...]
هر شبی سودای چشمش بر سرم غوغا کند
غمزهاش صد فتنه در هر گوشهای پیدا کند
از می سودای چشمت خوش برآید جان من
سر خوش است امشب خمار مستیش فردا کند
پایه من بر سر بازار سودایش شدست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.