خندهات را چاشنی از شیر و شکّر کردهاند
پستهات را خوشنمک از شور محشر کردهاند
کاکلت را پیچ و تاب از زلف سنبل دادهاند
شعلهات را صاف از بال سمندر کردهاند
نامهپردازان که از مضمون غیرت آگهند
در حرم هم سعی در خون کبوتر کردهاند
از ضعیفان گوشه چشم مروت وامگیر
فربهانصافان شکار صید لاغر کردهاند
از گناه میکشان خواهد گذشتن کردگار
چون شفیع خویشتن ساقی کوثر کردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و ویژگیهای دلنشین و جذاب یک معشوق میپردازد. خندهاش را شیرین و دلنشین، پستهاش را خوش نمک و جذاب، و موهایش را زیبا و پیچیده توصیف میکند. همچنین به عمق احساسات و عشق تاکید دارد و به پیچیدگیهای انسانی و چالشهای اجتماعی اشاره میکند. در نهایت، شاعر به امید بخشش و رحمت خداوند اشاره دارد که در کنار خطاهای انسان، شفیع او خواهد بود.
هوش مصنوعی: لبخند تو طعمی شیرین و دلنشین دارد، مثل پستهای که با نمک زیاد جالب و خوشمزهتر شده است.
هوش مصنوعی: موهای تو را با زیبایی و انحنا مثل گل سنبل آراستهاند و شعله تو را از بال پرندهای به نام سمندر درخشان و آرام کردهاند.
هوش مصنوعی: نویسندگانی که به موضوع غیرت واقف هستند، در مکانهای مقدس نیز برای نشان دادن غیرت خود، به کبوتران آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: به ضعیفان بیتوجهی کن و به آنها امیدی نداشته باش، زیرا افرادی که انصاف دارند، شکار و بهرهبرداری از افراد ضعیف را درک کردهاند.
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر گناهانی که مرتکب شدهایم، به ما رحم میکند و با شفاعت شخصی که در دنیای ما به عنوان مددکار و نجاتدهنده وجود دارد، ما را میبخشد. او به مانند آب حیات، از نعمات خود به ما میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مسلمانان خلایق حالْ دیگر کردهاند
از سر بیحرمتی معروف، منکَر کردهاند
در سماع و پند، اندر دیدنِ آیات حق
چشم عبرت کور و گوش زیرکی کر کردهاند
کار و جاه سروران شرع در پای اوفتاد
[...]
آزر و مانی که صورتهای دلبر کرده اند
نی رخ چون ماه و نی زلف چو عنبر کرده اند
عنبرین گیسوی و مه دیدار آن دلبر مرا
بی نیاز از صورت مانی و آزر کرده اند
نرگسش چشم است و سروش قد و خوبان نام او
[...]
عاشقان چون عزم رفتن سوی دلبر کرده اند
در طریق عشق پا از تارک سر کرده اند
بر رخ چون آتش جانان سپند جان خویش
تا بسوزد از دل پر درد مجمر کرده اند
بی بصارت بوده اند آنها که رویش دیده اند
[...]
کنیتت مرغان طوبی صد ره از بر کردهاند
مدحتت کروبیان عرش دفتر کردهاند
فهم و همت مشکلات راه دین پیودهاند
دست و طبعت سیم و زر را خاک بر سر کردهاند
قدرتت را شرح در فصل سلاسل خواندهاند
[...]
پیش ازین کاین چارطاق هفت منظر کردهاند
وز فروغ مهر عالم را منوّر کردهاند
پیش از آن کانواع موجودات در صبح وجود
سر ز بالین کمین گاه عدم بر کردهاند
محضر فرماندهی بر نام خسرو بستهاند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.