گنجور

 
صائب تبریزی

از نظر هرگز خیالش دور نیست

یک نفس دریای ما بی شور نیست

در دهان اژدهای خم رود

مست بی پرواتر از مخمور نیست

خنده بر برق تجلی می زند

خانه دل چون بنای طور نیست

نیست در فرمان بدگویان زبان

اختیار نیش با زنبور نیست

گر ندارد سکته چین بر جبین

بیت ابروی تو چون مشهور نیست؟