چشم ترم که مشرق چندین ستاره است
بر آفتاب روی که گرم نظاره است؟
از داغ تازه ای که به دست تو دیده ام
چون لاله در کفم جگر پاره پاره است
ما می رویم در دهن شعله چون نسیم
چنگ گریز، کار سپند و شراره است
از دست و پا زدن نیم آزاد زیر چرخ
یک دم، چو طفل شوخ که در گاهواره است
از ره عنان بتاب که کارت به خیر نیست
دامن کش توکل اگر استخاره است
بر نقش پای مور به آهستگی خرام
زنجیر فیل مست مکافات، پاره است
شور حوادثم نجهاند ز خواب خوش
چندان که نازبالشم از سنگ خاره است
صد کاروان اشک گذشت و خبر نیافت
صائب ز بس به روی تو گرم نظاره است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف چشمهایی میپردازد که مانند مشرق ستارهها درخشان است و به آفتاب نگاه میکند. او از داغی که به خاطر محبوبش تجربه کرده، سخن میگوید و احساس درد و التهاب را با تشبیه به لالهای در کف دستش به تصویر میکشد. شاعر خود را در آتش عشق میبیند و به بیخوابی و بیقراریاش اشاره میکند. همچنین، او به تنگناهایی که زیر فشار زندگی احساس میکند، میپردازد و به صورت نمادین، زندگی را به شکل یک کودک در گهواره میبیند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که باید با توکل و اعتماد به خداوند پیش برود، زیرا با وجود مشکلات زندگی، عشق و احساساتش همچنان او را رهنمون میکند. شعر به عمق عواطف انسانی و دشواریهای عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: چشمان من مانند مشرقی پر از ستاره است که در برابر آفتابی قرار دارد که تابش گرمی دارد.
هوش مصنوعی: از درد و زخم جدیدی که به دست تو تجربه کردهام، دلم مانند لالهای در دستم، پاره-pاره و ملتهب است.
هوش مصنوعی: ما همچون نسیم به درون شعله میرویم و از آن میگریزیم، این کار به دست آتش و جرقههاست.
هوش مصنوعی: انسان وقتی که در تلاش و زحمت بیپایان است، مانند کودکی بازیگوش در گهواره میافتد و نمیتواند از وضعیتش آزاد شود. او به جای اینکه آرامش داشته باشد، دائم در حال جنب و جوش است و نمیتواند از زیر بار مشکلات رها شود.
هوش مصنوعی: به راهی که میروی توجه کن، چون کارت خوب پیش نمیرود. اگر دربارهی این تصمیم تردید داری، به امید خدا دامن بزن و اعتماد کن.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن وضعیتی اشاره دارد که مور (موجودی کوچک و ضعیف) به آرامی بر روی نقشی نقش بسته در حال حرکت است، در حالی که فیل بزرگ و قوی به دلیل مستی زنجیرش پاره شده است. این نمونهای از تضاد قدرت و ضعف است و نشان میدهد که حتی در دنیایی که به نظر میرسد قدرت تسلط دارد، لحظاتی وجود دارد که میتوانند موجب تغییر وضعیت شوند.
هوش مصنوعی: حوادث زندگی آنقدر مرا بیدار کرده که خواب خوشی ندارم، به حدی که هنگام خوابیدن، بالش نرمی ندارم و احساس میکنم مانند سنگ سخت است.
هوش مصنوعی: صدها کاروان اشک از پیش من گذشتند و من از آنها بیخبر ماندم، زیرا چشمانم به شدت مشغول تماشای چهره توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی زمین ز سبزه و گل پر نگارهاست
وز چشم ابر بر سر هر دو نثارهاست
ناخورده هیچ باده و نابوده هیچ مست
در چشم های نرگس مسکین خمارهاست
گویی که صد هزار چراغ است و مشعله
[...]
خون در دلم ز غیرت آن گوشواره است
عالم سیاه در نظرم زان ستاره است
چون کودک یتیم درین تیره خاکدان
پهلوی خشک خویش مرا گاهواره است
بر من چنین که سخت گرفته است روزگار
[...]
خود کوه لنگری و، دلت سنگ خاره است
لعل تو آتش است و، تکلم شراره است
خود قندی و، دو لعل تو قند مکرر است
خود عمری و، دو زلف تو عمر دوباره است
سرو قد تو، ساعد دست ستمگریست
[...]
بی سبزه نوبهار ندانم چکاره است
معشوق ریش دار بهشت نظاره است!
روشن سواد دیده کند فهم مصرعم
عالم تمام یک جگر پاره پاره است
چشم دلم همیشه به سوی تو می جهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.