لعلت به خنده پرده گل را دریده است
آیینه از رخت گل خورشید چیده است
نظاره تو تازه کند داغ کهنه را
این لاله گویی ز دل آتش چکیده است
اسباب تیره بختی ما دست داده است
تا سرمه ات به گوشه ابرو رسیده است
کار تو نیست چاره درد من ای مسیح
این شیوه را تبسم او آفریده است
ما برق را بر آتش غیرت نشانده ایم
سیماب در قلمرو ما آرمیده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوق و اثرگذاری او بر شاعر است. شاعر به خنده و نگاه معشوق اشاره میکند که گل را شکسته و خورشید را جذب کرده است. او همچنین از داغهای قدیمیاش یاد میکند که با دیدن معشوق تازه میشود. شاعر از تیرهگشتیاش ناشی از عشق میگوید و بیان میکند که چاره دردش در دست عشق نیست، بلکه این تبسم معشوق است که این حالت را ایجاد کرده است. او همچنین به مقایسه برق و آتش میپردازد، که نشان دهنده سرزندگی و جذابیت احساساتش است.
هوش مصنوعی: لبخند تو باعث شده که پرده گل پاره شود و آینه از زیبایی صورت تو، گلهایی را به عنوان هدیه از خورشید بچیند.
هوش مصنوعی: نگاه تو میتواند زخمهای قدیمی را دوباره زنده کند، گویی این گل لاله از دل آتش بیرون آمده است و احساساتی عمیق را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: سرنوشت سختی برای ما رقم خورده است که باعث شده سرمهات به گوشه ابرویت برسد.
هوش مصنوعی: تو نمیتوانی دردی که دارم را درمان کنی، ای مسیح؛ این روش را لبخند او به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: ما روشنایی و قدرت را به غیرت و شجاعت خود پیوند زدهایم و زیبایی و لطافت در عرصه زندگی ما سکونت دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس مثل حسن مطلع خطّت ندیده است
کاین مطلع از مجرّد حسن آفریده است
عالم فروزی رخ تو تا بدید صبح
بر خود ز رشک روی تو جامه دریده است
ابروت حاجبی ست که بالین ناتوان
[...]
آمد بهار و موکب گلها رسیده است
لاله علم به کون و به صحرا کشیده است
بلبل سرود گفته، سر انداز گشته سرو
غنچه ز ذوق جُبهٔ خضرا دریده است
در چشم شوخ نرگس زو هیچ شرم نیست
[...]
جانا دو ابروی تو هلالی خمیده است
چون آن هلال دیده ی عقلم ندیده است
از حد مبر جفا و بیندیش از وفا
زان رو که خار جور تو در جان خلیده است
دانی که حال زار من خسته دل چه شد
[...]
آن خالقی که صورت خلق آفریده است
غیر مکرر اینهمه صورت کشیده است
مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است
خرم دلی که از غم هجران رهیده است
شادست آنکه دولت غم های عشق تو
برجان و دل بملک دو عالم خریده است
آرد بدست دامن معشوق بیگمان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.