آب حیات شبنم آن روی چون گل است
عنبر خمیر مایه آن زلف و کاکل است
یک چشم پر خمار به از صد قدح شراب
یک چهره شکفته به از صد چمن گل است
بر روی دست باد مرادست سیر من
تا بادبان کشتی من از توکل است
در دور خط تمام شود گیر و دار زلف
بیچاره عاشقی که گرفتار کاکل است
در پیری از حیات اقامت طمع مدار
سیل است عمر و قامت خم گشته چون پل است
شاخی که بی ثمر نبود در چهار فصل
دست ز کار رفته اهل توکل است
استادگی است صیقل آیینه آب را
روشنگر جمال معانی تأمل است
این خرده ای که کرده گره گل در آستین
صائب سپند شعله آواز بلبل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر و تشبیهات، به وصف ویژگیهای ظاهری محبوب میپردازد و برتری جذابیت او را بر میگساری و لذتهای دنیوی تأکید میکند. همچنین، به مفهوم گذر عمر و ناپایداری آن اشاره دارد، و این نکته را یادآوری میکند که زیبایی و عشق حقیقی ارزشمندتر از لذتهای زودگذر است. در نهایت، شاعر اشاره به لذت بصری و شعری از طریق زیباییهای طبیعت و انسان دارد.
هوش مصنوعی: آب حیات مانند شبنمی است که بر روی گل نشسته است و موی زیبا و درهم برآمده او به مانند خمیر عنبر است.
هوش مصنوعی: یک چشم پر از خواب و خمار، ارزشش بیشتر از صد جام شراب است. همچنین، یک چهرهی شاداب و زیبا از صد گل در باغ بهتر است.
هوش مصنوعی: سیر و سفر من به دست باد است و به همین خاطر به توکل بر خداوند وابستهام.
هوش مصنوعی: در انتهای یک دایره، تمام مشغلهها و گرفتاریهای عشق به سر میرسد، همانطور که کسی که در موهای پیچیده و به هم ریخته گرفتار شده است، نمیتواند آزاد شود.
هوش مصنوعی: در دوران پیری نباید امیدی به زندگی طولانی داشت؛ چرا که عمر مانند سیلی است که به سرعت میگذرد و در نتیجه انسان در این مرحله از زندگی، به حالت کمر خمیده و ظاهری ناتوان تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: شاخی که در چهار فصل بیثمر است، نشاندهندهی افرادی است که به کار و تلاش دست نزدهاند و فقط به توکل بسنده کردهاند.
هوش مصنوعی: ثبات و استقامت، به مانند سابیدن یک آینه، باعث میشود که زیبایی و روشنی معانی روشنتر و واضحتر نمایان شود. تأمل و تفکر در عمق این معنا، مانند آب زلالی است که جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: این دانههای ریز که به شکل گل در آستین صائب قرار دارند، نشانهای از زیبایی و شوقی هستند که آواز بلبل به همراه میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر گل مل آر خیز که وقت گل و مل است
گل عاشق مل است که مل قصه گل است
اکنون چرای آهو در دشت سنبل است
بر شاخ ها ز بلبل پیوسته غلغل است
ای سروری که قول تو چون وحی منزل است
کارت چون معجزات رسولان مُرسَل است
عالی دو آیت است علا و بها بهم
در شان دین و دولت تو هر دو منزل است
هر روز بر دوام دهد آفتاب نور
[...]
در پیش من ز بهر طرب کوزهٔ مل است
و این هردو دست کردهٔ آهل در آمل است
گاهی حدیث من ز غزلهای قمری است
گاهی سماع من ز نواهای بلبل است
گاهی ز بوی باده، در این دست عنبر است
[...]
لفظ الهی از ره اطلاق مشکل است
اینجا دگر نه معنی لاهوت حاصل است
مشتاب ساربان که مرا پای در گل است
در گردنم ز حلقه زلفش سلاسل است
تعجیل میکنی تو و پایم نمیرود
بیرون شدن ز منزل اصحاب مشکل است
شیرینی وصال چو بیتلخی فراق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.