گنجور

 
صائب تبریزی

به آسمان نرسد هر که خاک پای تو نیست

فرو رود به زمین هر که در هوای تو نیست

مگر تو خود به خموشی ثنای خودگویی

وگرنه هیچ زبان در خور ثنای تو نیست

شکوه بحر چه سازد به تنگنای حباب؟

سپهر بی‌سروپا ظرف کبریای تو نیست

سپرد جا به تو هر کس ز بزم بیرون رفت

تویی به جای همه، هیچ کس به جای تو نیست

کدام گهر سیراب بحر و کان را همت؟

که چشمهٔ عرق از خجلت صفای تو نیست

شکر به زاغ فرسنی و استخوان به هما

چه رمزها که نهان در کف عطای تو نیست

مگر ز نعمت دیدار سیر چشم شود

وگرنه هر دو جهان در خور گدای تو نیست

مگر قبول تو آبی به روی کار آرد

وگرنه بندگی چون منی سزای تو نیست

بساز از دل سنگین خویش آینه‌ای

که هیچ آینه را طاقت لقای تو نیست

جواب آن غزل است این که گفت مرشد روم

چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

به حق آن که مرا هیچ کس به جای تو نیست

جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست

جفا چه باید کردن بر آن که در تن او

روانِ شیرین، شیرین‌تر از هوای تو نیست

بنفشه مویا! یک موی نیست بر تن من

[...]

قطران تبریزی

بهشت من بدو گیتی بجز سرای تو نیست

مرا بهشت و سرا هم بجز برای تو نیست

دلم نباشد راضی بدل ربودن آن

گه بسته با دل و جانی و او بجای تو نیست

تنم بپای ببست و دلم بپای ببست

[...]

میبدی

بحقّ تو، بحق مهر تو، بصحبت تو

که دیده بر کنم ار دیده در رضای تو نیست‌

ترا خوش است که هر کس ترا بجای منست

مرا بتر که مرا هیچ کس بجای تو نیست‌

نجم‌الدین رازی

ز کوش ای دل پردرد پای باز مکش

وگرچه دانم کاین بادیه بپای تو نیست

و آستانه سر درد بر زمین میزن

که پیشگاه سرای جلال جای تو نیست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نجم‌الدین رازی
مولانا

به حق آن که در این دل به جز ولای تو نیست

ولی او نشوم کو ز اولیای تو نیست

مباد جانم بی‌غم اگر فدای تو نیست

مباد چشمم روشن اگر سقای تو نیست

وفا مباد امیدم اگر به غیر تو است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه