گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

چشم شوخش می برد آرام و تسکین مرا

می دهد سر در بیابان کوه تمکین مرا

گردش چشمی که من دیدم ازان وحشی غزال

در فلاخن می گذارد خواب سنگین مرا

پای گل را می گرفت از اشک خجلت در نگار

باغبان می دید اگر دست نگارین مرا

می شدی زنار خونین جوی شیرش بر کمر

بیستون گر می کشیدی ناز شیرین مرا

بعد مردن نیست حیرت گر ز سر گیرم حیات

گر کنند از خشت خم احباب بالین مرا

گرچه خون را مشک می‌سازم، سپهر تنگ چشم

خون به منت می دهد آهوی مشکین مرا

کرد تحسین رسایی های فهم خویشتن

آن که تحسین کرد صائب فکر رنگین مرا