گنجور

 
صائب تبریزی

می کشد هر دم ز بی تابی به جایی دل مرا

نیست چون ریگ روان آسایش منزل مرا

شهری عشقم، به سنگ کودکان خو کرده ام

برنچیند دامن صحرا غبار از دل مرا

گرچه از آزادگانم می‌شمارند اهل دید

رفته است از بار دل چون سرو، پا در گل مرا

می کند خون در دلم هر ساعت از چین جبین

می کشد با اره از سنگین دلی قاتل مرا

چون چراغ صبح دارم نقد جان در آستین

می توان کردن به دست افشاندنی بسمل مرا

چون حباب از روی دریا دیده من روشن است

می زند در چشم، خاک اندیشه ساحل مرا

ناخن تدبیر چون برگ خزان بر خاک ریخت

وا نشد از کار دل یک عقده مشکل مرا

نیست چون قسمت، چه حاصل رزق اگر صد خرمن است؟

باد در دست است چون غربال از حاصل مرا

می دهد از سادگی اندام، آتش را به چوب

آن که می خواهد به چوب گل کند عاقل مرا

فرصت خاریدن سر نیست در اقلیم عقل

وقت ساقی خوش، که گاهی می کند غافل مرا

گرچه چون آیینه خاموشم ز حرف نیک و بد

گرد کلفت روز و شب فرش است در منزل مرا

گردم اما برنمی دارم سر از پای ادب

با دو صد زنجیر نتوان بست بر محمل مرا

هر که را باری است صائب بر دل من می نهد

نیست همراهی که بردارد غمی از دل مرا

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۵۹ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
جامی

اژدهای عشق زد زخمی عجب بر دل مرا

نیست خاطر سوی تریاک و فسون مایل مرا

نیست تریاک و فسون من بجز جانان که ساخت

مهرش از صبح ازل در جان و دل منزل مرا

عمر در تحصیل وصلش رفت و آن حاصل نشد

[...]

صائب تبریزی

کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟

بار هر کس بر زمین ماند، بود بر دل مرا

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
هاتف اصفهانی

ناقه آن محمل نشین چون راند از منزل مرا

جان قفای ناقه رفت و دل پی محمل مرا

ز آتش رشکم کنی تا داغ، هر شب می‌شوی

شمع بزم غیر و می‌خواهی در آن محفل مرا

بعد عمری زد به من تیغی و از من درگذشت

[...]

مشتاق اصفهانی

بی‌تو مرگ آسوده سازد اضطراب دل مرا

آنچه گردابست عالم را بود ساحل مرا

ناید از دستم گشاد عقدهای دل که هست

ناخنم سست و هزاران عقده مشکل مرا

در محیط عشق کز وی نیست امید نجات

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مشتاق اصفهانی
سحاب اصفهانی

ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا

منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا

بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام

باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا

نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سحاب اصفهانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه