از بهار افزود شور عشق چون بلبل مرا
خامه مشق جنون گردید چوب گل مرا
صحبت طفلان بود دیوانه را باغ و بهار
دامن پر سنگ باشد دامن پر گل مرا
با پریشان خاطری از وسعت مشرب خوشم
چشمه ها پنهان بود در موجه سنبل مرا
می شوند از زودرفتن ها، گرانان خوشگوار
نیست از سیل بهاران شکوه ای چون پل مرا
پای طاوس از پر طاوس باشد بی نصیب
نیست غیر از خارخاری زان رخ گلگل مرا
خواب من هر چند از رطل گران سنگین ترست
شیشه می، می کند بیدار از قلقل مرا
گل چو شبنم رو نمی پوشد ز چشم پاک من
می برد با خود به سیر گلستان بلبل مرا
معنی رنگین شراب لاله رنگ من بس است
نیست صائب دیده حسرت به جام مل مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس عشق و شور زندگی را به تصویر میکشد. او با اشاره به بهار و زیباییهای طبیعت، از دیوانگی و شورش درونش صحبت میکند. به نظر میرسد که عشق او همچون بلبل خوانا و شاداب است، اما در عین حال، دامن او پر از سنگها و دردهاست. شاعر از زیباییهای بهار و گلها صحبت کرده و نگران از گذر زمان و تحولات زندگی است. او در نهایت احساسات خود را در کنار زیباییهای طبیعت و تلخیهای عشق جمعآوری میکند و به نوعی با دردی درونی روبروست که از رنج و حسرت نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: بهار باعث شد که عشق در دل من شوق و هیجان به وجود آورد، مانند بلبل که در بهار میخواند. حالا قلمم برای نوشتن احساسات دیوانگیام به خاطر عشق مانند چوب گلی شده است.
هوش مصنوعی: صحبت کودکان، دیوانه را به یاد باغ و بهار میاندازد، در حالی که دامن او پر از سنگ است، اما دامن من پر از گل است.
هوش مصنوعی: در حالی که ذهنم مشوش است و احساساتی در درونم دارم، از تنوع و زیبایی طبیعت لذت میبرم. چشمههای زندگی و شادی بهطور پنهانی در دل زیباییهای اطرافم وجود دارند و من را به وجد میآورند.
هوش مصنوعی: بعضی از افراد با عجله و شتاب از کنار ما میروند، اما آنها که با آرامش و خوشرویی میآیند، از مشکلات و چالشهای زندگی مانند سیل بهار، چیزی نمیگویند و به مانند پلی محکم در کنار ما هستند.
هوش مصنوعی: پای طاوس از پر طاوس جدا نیست و تنها چیزی که از آن به جا میماند، خردههای گل و خار است. به عبارت دیگر، زیبایی و تجمل یک موجود، همیشه با خطرات و ناراحتیها نیز همراه است و نمیتوان از زینتها بدون آسیب و رنج بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: خواب من هرچند سنگین و عمیق است، اما نوشیدن شراب مرا به حالتی بیدار و آگاه درمیآورد.
هوش مصنوعی: گل مانند شبنم، زیباییاش را از دید من پنهان نمیکند و با خود به باغ گلها میبرد، بلبل همیشه در دل من جا دارد.
هوش مصنوعی: شراب رنگین و زیبا کافی است، دیگر نیازی نیست که من به جستجوی جام ملایم و دلتنگی بپردازم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اژدهای عشق زد زخمی عجب بر دل مرا
نیست خاطر سوی تریاک و فسون مایل مرا
نیست تریاک و فسون من بجز جانان که ساخت
مهرش از صبح ازل در جان و دل منزل مرا
عمر در تحصیل وصلش رفت و آن حاصل نشد
[...]
کی سبکباری ز همراهان کند غافل مرا؟
بار هر کس بر زمین ماند، بود بر دل مرا
ناقه آن محمل نشین چون راند از منزل مرا
جان قفای ناقه رفت و دل پی محمل مرا
ز آتش رشکم کنی تا داغ، هر شب میشوی
شمع بزم غیر و میخواهی در آن محفل مرا
بعد عمری زد به من تیغی و از من درگذشت
[...]
بیتو مرگ آسوده سازد اضطراب دل مرا
آنچه گردابست عالم را بود ساحل مرا
ناید از دستم گشاد عقدهای دل که هست
ناخنم سست و هزاران عقده مشکل مرا
در محیط عشق کز وی نیست امید نجات
[...]
ماند آخر حسرت دیدار او در دل مرا
منتی در دل نهاد این مرگ مستعجل مرا
بارها دل بر وفای خوبرویان بسته ام
باز می خواهم که داند هر کسی عاقل مرا
نفگند از دور هرگز ناوکی بر سینه ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.