جویبار شیشه با دریای خم پیوسته است
کشتی می را چرا ساقی به خشکی بسته است؟
مشکل است از روی آتشناک دل برداشتن
ورنه آتش از سپند من مکرر جسته است
از نظر غایب نمی گردد به دوری چهره اش
دیده آیینه را نقشی چنین ننشسته است
داغ دارد زلف عنبرفام را از پیچ و تاب
رشته جان تا به آن موی کمر پیوسته است
چون در آیینه، روی سخت این آهن دلان
می نماید باز در ظاهر، ولیکن بسته است
از پریشانی دل صد پاره را شیرازه کن
تار و پود جسم تا از یکدگر نگسسته است
بی سخن روشندلان بهتر به مضمون می رسند
نامه وا کرده اینجا نامه سربسته است
از فشار قبر گردد استخوانش توتیا
هر که صائب خویش را در زندگی نشکسته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به توصیف رابطه عمیق میان عشق و دلتنگی میپردازد. شاعر از جویبار و دریای خم، نمادهای عشق و دلتنگی، سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که چگونه کشتی عشق به خشکی رسیده است. او از دشواری عشق و دلسوزی میگوید که حتی در دوری هم چهره محبوبش از نظرش خارج نمیشود. زیبایی و جذابیت معشوقهاش را بیان میکند و اشاره میکند که دل آهنی او هرچند سخت به نظر میرسد، اما در واقع هنوز در پی عشق است. شاعر به نیاز به یکپارچگی دل در میان پریشانیها اشاره کرده و بیان میکند که برقراری ارتباط بیواژه با معشوق میتواند معنای عمیقتری داشته باشد. در انتها، به این نکته میپردازد که زندگی برای کسی که در عشق خود صادقی دارد، دچار آسیب نخواهد شد.
هوش مصنوعی: جویبار شیشهای به دریا میریزد، اما چرا لنگر کشتی می در خشکی گیر کرده است؟
هوش مصنوعی: درد و مشکل این است که نمیتوان از دل پر از آتش و احساسات رنجور گذشت. در حالی که آتش عشق و اشتیاق در من همیشه زبانه میکشد.
هوش مصنوعی: حتی اگر از دور هم باشیم، چهرهاش از ذهنم نمیرود، زیرا مانند تصویری در آینه، همیشه در خاطرم باقی میماند.
هوش مصنوعی: زلفهای خوشبو و سیاه او به دلایل مختلفی، احساساتی را در دل دارد که به پیچیدگیهای زندگی و ارتباطات انسانی اشاره میکند. این زلفها همچون رشتهای از زندگی و احساسات به腰 او متصل شدهاند و نشاندهندهٔ پیوند عمیق و وابستگی عاطفی است.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که وقتی به شخصیتی یخدار و سرد مانند آهن نگاه میکنیم، ممکن است در ظاهر احساس کنیم که او خود را نشان میدهد و در دسترس است، اما در واقع، او به شدت بسته و غیرقابل نفوذ است. این نشاندهنده عمق احساسات و عدم ارتباط واقعی در برخی افراد است.
هوش مصنوعی: از دل آشفته ام، صد پاره را به هم ربط بده و تار و پود جسم را به هم تنیده نگهدار، تا از یکدیگر جدا نشوند.
هوش مصنوعی: بیآنکه سخنی بگویند، انسانهای روشنفکر بهتر میتوانند به معنی و مقصود برسند. اینجا نامهای باز وجود دارد، در حالی که نامهای بسته نیز هست.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی نتوانسته به خود و روحش آسیب بزند، در روز حساب و پس از مرگ تحت فشار و عذاب قرار خواهد گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جهانگیری که وقت رفتن و باز آمدن
موکب نصرت عنایت در عنان پیوسته است
کرده سهم عدل تو صد پی کمان را گوشه گیر
ساخته شمشیر را کلک تو دایم دسته است
دین پناها مدتی شد کز سواد حضرتت
[...]
آفتاب حسن او از مه نقابی بسته است
نور چشم او از آن بر چشم ما بنشسته است
جان ما با عشق از روز ازل پیوسته است
تا ابد جان همچنان با حضرتت پیوسته است
دیگران پابستهٔ دنیی و عقبی مانده اند
[...]
زلف گرد عارض او رشته گلدسته است
کز لب و رخ غنچه و گل را به هم پیوسته است
خوی عالمسوز او بی زینهار افتاده است
ورنه از آتش سپند ما مکرر جسته است
سبزه خوابیده باشد با قد رعنای او
[...]
چون دو ابروی سیاهت که به هم پیوسته است
بیتو شبهای درازم همه بر هم بسته است
میدود دل پی طفلی، که ز شوخی سخنش
تا رسیده است بخاطر، ز زبانم جسته است
اشک شمعم، که برآن شعله خو تابم نیست
[...]
برروی ما چوصبح نهرنگی شکسته است
گردی ز دامن تپش دل نشسته است
بیآفتاب وصل تو بخت سیاه ما
مانند سایه آینهٔ زنگ بسته است
زاهد حذر ز مجلس مستانکه موج می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.