گنجور

 
ادیب صابر

ای زلف تو چون وعده وصلت به درازی

خوبیت حقیقت بود و وعده مجازی

دلداری و دل را زسر عشوه فریبی

جانانی و جان را همه در وعده گدازی

ابروی بطاق تو دو محراب نماز است

لیکن سخنت نیست گه وعده نمازی

نشنیده ام از کس که بنازید به تنگی

تا چند به چشم و دهن تنگ بنازی

برهیچ سبب لاف ز تنگیت روا نیست

جز در عدد عمر خداوند درازی

لشکرکش و دشمن کش و دین گستر و کین ور

اتسز ملک عالم عادل شه غازی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode