شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا
دادار غیب دان و نگهدار آسمان
رزاق بندهپرور و خلاق رهنما
اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش
یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا
گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف
فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا
سبحان من یمیت و یحیی و لااله
الا هوالذی خلق الارض والسما
باری، ز سنگ، چشمهٔ آب آورد پدید
باری از آب چشمه کند سنگ در شتا
گاهی به صنع ماشطه، بر روی خوب روز
گلگونهٔ شفق کند و سرمهٔ دجا
دریای لطف اوست و گر نه سحاب کیست
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا
انشاتنا بلطفک یا صانعَ الوجود
فاغفرلنا بفضلک یا سامعَ الدعا
ارباب شوق در طلبت بیدلند و هوش
اصحاب فهم در صفتت بیسرند و پا
شبهای دوستان تو را انعمالصباح
وآن شب که بی تو روز کنند اظلِم المسا
یاد تو روحپرور و وصف تو دلفریب
نام تو غمزدای و کلام تو دلربا
بیسکهٔ قبول تو، ضرب عمل دغل
بیخاتم رضای تو، سعی امل هبا
جایی که تیغ قهر برآرد مهابتت
ویران کند به سیل عرم جنت سبا
شاهان بر آستان جلالت نهاده سر
گردنکشان مطاوع و کیخسروان گدا
گر جمله را عذاب کنی یا عطا دهی
کس را مجال آن نه که آن چون و این چرا
در کمترینِ صنع تو مدهوش ماندهایم
ما خود کجا و وصف خداوندِ آن کجا؟
خود دست و پای فهم و بلاغت کجا رسد
تا در بحار وصف جلالت کند شنا؟
گاهی سموم قهر تو، همدست با خزان
گاهی نسیم لطف تو، همراه با صبا
خواهندگان درگه بخشایش تو اند
سلطان در سرادق و درویش در عبا
آن دست بر تضرع و این روی بر زمین
آن چشم بر اشارت و این گوش بر ندا
مردان راهت از نظر خلق در حجاب
شب در لباس معرفت و روز در قبا
فرخنده طالعی که کنی یاد او به خیر
برگشته دولتی که فرامش کند تو را
چندین هزار سکهٔ پیغمبری زده
اول به نام آدم و آخر به مصطفی
الهامش از جلیل و پیامش ز جبرئیل
رایش نه از طبیعت و نطقش نه از هوی
در نعت او زبان فصاحت که را رسد؟
خود پیش آفتاب چه پرتو دهد سها؟
دانی که در بیان اذا الشمس کورت
معنی چه گفتهاند بزرگان پارسا؟
یعنی وجود خواجه سر از خاک بر کند
خورشید و ماه را نبود آن زمان ضیا
ای برترین مقام ملائک بر آسمان
با منصب تو زیرترین پایهٔ علا
شعر آورم به حضرت عالیت زینهار
با وحی آسمان چه زند سحر مفتری؟
یارب به دست او که قمر زآن دو نیم شد
تسبیح گفت در کف میمون او حصا
کافتادگان شهوت نفسیم دست گیر
ارفق بمن تجاوز واغفر لمن عصا
تریاق در دهان رسول آفریده حق
صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا؟
ای یار غار سید و صدیق نامور
مجموعهٔ فضائل و گنجینهٔ صفا
مردان قدم به صحبت یاران نهادهاند
لیکن نه همچنان که تو در کام اژدها
یار آن بود که مال و تن و جان فدا کند
تا در سبیل دوست به پایان برد وفا
دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی
گر خواجهٔ رسل نبدی ختم انبیا
سالار خیل خانهٔ دین صاحب رسول
سردفتر خدای پرستان بیریا
دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند
عاجز در آن که چون شود از دست وی رها؟
دیگر جمال سیرت عثمان که بر نکرد
در پیش روی دشمن قاتل سر از حیا
آن شرط مهربانی و تحقیق دوستیست
کز بهر دوستان بری از دشمنان جفا
خاصان حق همیشه بلیت کشیدهاند
هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار در مناقب او گفته هل اتی
زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او
در یکدگر شکست به بازوی لافتی
مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا
شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود
جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت
لشکر کش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر، آفتاب منیر است در جهان
وینان ستارگان بزرگند و مقتدا
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا
یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی
یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا
دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست
ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا
گر خلق تکیه بر عمل خویش کردهاند
ما را بس است رحمت و فضل تو متکا
یارب خلاف امر تو بسیار کردهایم
و امید بسته از کرمت عفو مامضی
چشم گناهکار بود بر خطای خویش
ما را ز غایت کرمت چشم در عطا
یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش
روزی که رازها فتد از پرده برملا
همواره از تو لطف و خداوندی آمدهست
وز ما چنان که در خور ما فعل ناسزا
عدل است اگر عقوبت ما بیگنه کنی
لطف است اگر کشی قلم عفو بر خطا
گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر
ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری
دلهای دوستان تو خون میشود ز خوف
باز از کمال لطف تو دل میدهد رجا
یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش
کآن را که رد کنی نبود هیچ ملتجا
ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس
الا الیک حاجت درماندگان فلا
ما بندگان حاجتمندیم و تو کریم
حاجت همیشه پیش کریمان بود روا
کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود
ما در خور تو هیچ نکردیم ربنا
سهل است اگر به چشم عنایت نظر کنی
اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟
اولیتر آن که هم تو بگیری به لطف خویش
دستی، و گر نه هیچ نیاید ز دست ما
کاری به منتها نرسانیده در طلب
بردیم روزگار گرامی به منتها
فیالجمله دستهای تهی بر تو داشتیم
خود دست جز تهی نتوان داشت بر خدا
یا دولتاه اگر به عنایت کنی نظر
واخجلتاه اگر به عقوبت دهد جزا
ای یار جهد کن که چو مردان قدم زنی
ور پای بستهای به دعا دست برگشا
پیدا بود که بنده به کوشش کجا رسد
بالای هر سری قلمی رفته از قضا
کس را به خیر و طاعت خویش اعتماد نیست
آن بیبصر بود که کند تکیه بر عصا
تا روز اولت چه نبشتهست بر جبین
زیرا که در ازل سعدااند و اشقیا
گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
گوید بکش که مال سبیل است و جان فدا
ما را به نوشداروی دشمن امید نیست
وز دست دوست گر همه زهر است مرحبا
ای پای بست عمر تو، بر رهگذار سیل
چندین امل چه پیش نهی، مرگ در قفا؟
در کوه و دشت هر سبُعی صوفیی بدی
گر هیچ سودمند بدی صوف بیصفا
پهلوی تن ضعیف کند پشت دل قوی
صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا
چون شادمانی و غم دنیا مقیم نیست
فرعون کامران به و ایوب مبتلا
امثال ما به سختی و تنگی نمردهاند
ما خود چه لایقیم به تشریف اولیا؟
غم نیست زخم خوردهٔ راه خدای را
دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا
مابین آسمان و زمین جای عیش نیست
یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟
عمرت برفت و چارهٔ کاری نساختی
اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیا
کردار نیک و بد به قیامت قرین توست
آن اختیار کن که توان دیدنش لقا
تا هیچ دانهای نفشانی به جز کرم
تا هیچ توشهای نستانی به جز تقی
گویی کدام سنگدل این پند نشنود
بر کوه خوان که باز به گوش آیدت صدا
نااهل را نصیحت سعدی چنان که هست
گفتیم اگر به سرمه تفاوت کند عمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به ستایش و قدردانی از خداوند میپردازد و عظمت و یگانگی او را بیان میکند. او به تأمل در آفرینش و نشانههای الهی اشاره میکند و از رحمت و لطف خداوند برای بندگان سخن میگوید. همچنین بیان میکند که بشر در برابر خداوند عاجز است و بهرهمندی از الطاف او را طلب میکند. شاعر به ثواب و عفو الهی امید بسته و در برابر خطاهای خود تواضع میکند. در کل، شعر نشاندهندهٔ عشق و ارادت به خداوند و جستجوی بخشش و هدایت از سوی اوست.
هوش مصنوعی: بابت نعمتها و بزرگیهای خداوند، باید سپاسگزار و شکرگزار باشیم؛ او پروردگار خلایق و صاحب کبریایی است.
هوش مصنوعی: خداوندی که به طور پنهان همه چیز را میداند و سرپرست آسمانهاست، روزیرسان، پرورشدهنده بندگان و خالق هدایتکننده است.
هوش مصنوعی: دو جهان بر یکتایی او شهادت میدهند و تمام موجودات عالم به درگاه او پشت میکنند.
هوش مصنوعی: بخشی از این سخن به ما یادآوری میکند که از چیزهای ساده و به ظاهر بی ارزش نیز ممکن است چیزهای قیمتی و زیبایی به وجود آید. مانند اینکه مروارید از صدف و انسان از خاک شکل میگیرد و گل نیز از گیاه رویش میکند. این مفهوم نشاندهنده پتانسیل و زیباییهای نهفته در طبیعت و زندگی است.
هوش مصنوعی: پاک و منزه است خدایی که میمیراند و زنده میکند و جز او خدایی نیست، اوست که زمین و آسمان را خلق کرده است.
هوش مصنوعی: به هر حال، از سنگ یک چشمه آب به وجود میآید و از آب آن چشمه، سنگ در شدیدترین سرما یخ میزند.
هوش مصنوعی: گاهی دست هنرمند، بر چهرهٔ زیبای صبحگاه، مانند رنگ گل و درخشش شفق مینشیند و چشمان تیرهٔ شب را زیبا میکند.
هوش مصنوعی: دریای مهربانی اوست و اگر نه، چه کسی میتواند مانند ابر بر زمین شرق و غرب را سیراب کند؟
هوش مصنوعی: ای خالق عالم، ما را به لطف خود آفریدهای، پس به واسطهٔ بخششات، گناهان ما را ببخش ای شنوندهٔ دعاها.
هوش مصنوعی: عاشقان و دلباختگان تو چنان شور و شوقی دارند که بیدلاند و اصحاب دانایی و فهم، در توصیف زیباییها و صفات تو چنان حیرتزدهاند که نمیتوانند فکر کنند و به نوعی بیسر و پا شدهاند.
هوش مصنوعی: شبهای دوستان برای تو مانند صبحی زیباست، اما شبی که بی تو بگذرد، تاریک و دلگیر است.
هوش مصنوعی: یاد تو جاننواز است و توصیف تو دلنشین. نام تو غم را از دل میزداید و سخنان تو دل را به شوق میآورد.
هوش مصنوعی: بدون تأیید و پذیرش تو، کارهای ناپسند و بیارزش من به جایی نمیرسد. و بدون رضایت تو، تلاشهای من بینتیجه خواهد بود.
هوش مصنوعی: هرگاه خشم و قدرت تو نمایان شود، نابودی و ویرانی به بار خواهد آورد، همچنان که طوفانی سهمگین باغهای بهشت را درهم میریزد.
هوش مصنوعی: شاهان در برابر عظمت تو سر فرود میآورند و کسانی که مغرور و متکبر هستند، چون کیخسرو، در مقابل تو خضوع میکنند.
هوش مصنوعی: اگر به همه عذاب برسانی یا عطا و بخشش کنی، هیچکس نمیتواند در مورد چگونگی و چرایی این کارها چیزی بگوید و اظهار نظر کند.
هوش مصنوعی: ما از زیباییهای ناچیز آفرینش تو شگفتزده و مدهوش شدهایم، حال آنکه تو وصف خداوند را فراتر از درک ما قرار میدهی.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که توانایی و قدرت انسان در درک و بیان جلال و عظمت وجود خداوند به اندازهای نیست که بتواند به عمق و وسعت این ویژگیها پی ببرد یا آنها را به خوبی توصیف کند. در واقع، مقایسهای میکند و میگوید که دست و پای عقل و بیان بشر به اندازهای نیست که بخواهد در دریای شکوه و grandeur خداوند غوطهور شود.
هوش مصنوعی: گاهی خشم تو مانند بادهای سرد پاییزی است، و گاهی لطفت مثل نسیم ملایم بهاری میوزد.
هوش مصنوعی: کسانی که به درگاه تو میآیند، در خواست بخشش دارند؛ چه آنکه پادشاهان در کنار تو نشستهاند و چه درویشان در لباس ساده خود.
هوش مصنوعی: دستهات در حال درخواست و دعاست و صورتت به زمین دوخته شده، یک چشم به نشانهای دوختهای و گوشهات به صدایی گوش میدهند.
هوش مصنوعی: مردان با درایت و آگاهیت در شب، نامرئی و دور از چشم مردم هستند، اما در روز با ظاهری زیبا و محترم، خود را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: اگر یاد نیکی از او کنی، خوشاقبالیات را به یاد خواهد آورد و خوشیها به سراغت میآید؛ اما اگر او را فراموش کنی، بختت از تو دور خواهد شد.
هوش مصنوعی: به مدتهای طولانی، سکههایی با نام پیامبران مختلف ضرب شدهاند که آغاز آن به آدم و پایانش به مصطفی (پیامبر اسلام) میرسد.
هوش مصنوعی: الهام و الهیات او از ذات الهی است و پیامش از جبرئیل وحی میآورد. بیان او نه از طبیعت و نه از خواستههای نفسانی سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: در توصیف او، کسی را یارای سخن و بیان نیست. روشن است که ستاره صبح، در برابر نور آفتاب، توانایی درخشیدن ندارد.
هوش مصنوعی: میدانی در تفسیر آیهای که دربارهٔ تابش خورشید صحبت میکند، اندیشمندان و عارفان چه نظراتی دارند؟
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر میکشد که وقتی خواجه (آدم صاحب مقام و منزلت) از خاک و زمین برمیخیزد و به اوج میرسد، دیگر نیازی به روشنی خورشید و ماه نیست، زیرا خود او نور و روشنی را به همراه دارد. به عبارت دیگر، شخصیت بزرگ و برجسته او به حدی است که همه چیز تحت تأثیر نور وجودش قرار میگیرد و به روشنایی او نیاز ندارد.
هوش مصنوعی: ای گرامیترین مقام فرشتگان در آسمان، با جایگاه تو، پایینترین مرتبهٔ عالیترین مقامهاست.
هوش مصنوعی: شعر من را به شما تقدیم میکنم، ای بزرگوار. آیا واقعا میتوان با وحی آسمانی، جادوگری مدعی را از بین برد؟
هوش مصنوعی: ای خدای من، به کسی که چهرهاش مانند ماه زیباست و در دستانش تسبیح دارد، نگاه کن. او مانند میمونی با شکوه و استوار است.
هوش مصنوعی: ما انسانهایی هستیم که به خواستههای نفسانی خود افتادهایم. ای پروردگار مهربان، دست ما را بگیر و به ما کمک کن. از خطاهای ما بگذر و بر کسانی که مرتکب گناه شدهاند، رحم کن.
هوش مصنوعی: در اینجا به اهمیت و قدرت پیامبر اشاره شده است. او همچون داروی شفابخش و نیرومند است که هرگونه زهر و خطر را از خود دور میکند. در واقع، وجود او به اندازهای قوی و اثرگذار است که نگرانی از آسیبها و مسائل دشوار برایش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: ای دوست نیکوکار و شریف، تو را به نام سید و صدیق خطاب میکنم، که مجموعهای از فضایل و گنجینهای از خوبیها هستی.
هوش مصنوعی: مردان به جمع دوستانشان پیوستهاند، اما نه به طرز و شکلی که تو در دام اژدها قرار گرفتهای.
هوش مصنوعی: یار کسی است که برای دوستش همه چیزش، از مال و جسم و جان، را فدای او کند و در این راه به پایانی با وفا برسد.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا کسی مانند پیامبری وجود نداشت، دیگر عمری که شایسته پیامبری باشد، نداشتم.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف موقعیت و شخصیت کسی میپردازد که رهبری امت مؤمنان و دینداران را بر عهده دارد. او در خانه دین و به عنوان نماینده خدا و رسول او، با صداقت و بدون ریاکاری خدمت میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که موجودی بسیار قدرتمند و بزرگ، به نام دیو، که تمام افراد و موجودات جهان از دست او ناتوانند، خود نیز در مشکلات و چالشها دچار ناتوانی است. در واقع، این پرسش مطرح میشود که کسی که از او ناامید و رنج میبرد، چگونه میتواند از چنگال این دیو رهایی یابد؟
هوش مصنوعی: دیگر زیبایی رفتار و کردار عثمان که در برابر دشمنانش حتی حیا را زیر پا نگذاشت، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: برای داشتن دوستی واقعی و محبت، باید از بدیها و حسادتهایی که ممکن است به دوستان آسیب برساند، دوری کرد.
هوش مصنوعی: افراد ویژه و برجستهای که به حق نزدیک هستند، همیشه توجه و لطف بیشتری را جلب میکنند و نعمتهای بیشتری نیز به آنها میرسد.
هوش مصنوعی: هیچکس توانی ندارد که بتواند فضایل علی را توصیف کند، زیرا خداوند در مورد صفات او در آیه "هل اتی" سخن گفته است.
هوش مصنوعی: نبرد در قلعه خیبر، جایی که قدرت و توانایی به اوج رسید و قفلهای محکم در هم شکستند، نشان از اقتدار و شجاعت یک قهرمان است.
هوش مصنوعی: مردی که در میدان جنگ زره به تن کرده بود تا از دشمنان فرار نکند و به مبارزه ادامه دهد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگیهای فردی میپردازد که او را به عنوان کسی شجاع و دلاور معرفی میکند. او در مبارزات جنگی همچون شیر و در عین حال، فردی بخشنده و نیکوکار است که در لحظات نیایش و عبادت به خداوند روی میآورد. همچنین، این شخص در بحرانها و مشکلات، قدرت و تأثیر زیادی دارد.
هوش مصنوعی: مقدمهای از مهربانی و بزرگی، که نشانهٔ شناخت و آگاهی است، به مثابه سربازانی از جوانمردی و پیشوایانی از پارسایی در میدان آمدهاند.
هوش مصنوعی: در فردا که همه برای گرفتن شفاعت به کسی مراجعه میکنند، ما از شفاعت معصوم علی (علیهالسلام) بهرهمند خواهیم شد و به او تکیه خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: پیغمبر مانند خورشید روشنیبخش در این دنیاست و دیگران مانند ستارههای درخشان هستند که از او پیروی میکنند.
هوش مصنوعی: ای خدا، به نسل پاک و مطهر اولاد فاطمه کمک کن، و به خون نازین شهیدان کربلا احترام بگذار.
هوش مصنوعی: ای کاش به صداقت دلهای پیرانی که همیشه راستگو هستند، توجه کنی و همچنین به اشکهای مردانی که در محبت آشنا هستند.
هوش مصنوعی: به دلهای خسته و بیمار آرامش و تسکین ببخش، ای نام بزرگ و باعظمت، که در گنجینهٔ شفا وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر مردم به عمل خود تکیه کردهاند، برای ما کافی است که رحمت و لطف تو را به عنوان تکیهگاه داشته باشیم.
هوش مصنوعی: پروردگارا، ما خلاف دستورات تو کارهای زیادی انجام دادهایم و به امید لطف تو منتظر عفو گناهان گذشتهامان هستیم.
هوش مصنوعی: چشم گناهکار بر اشتباه خود مینگرد و ما از شدت لطف تو، به چشم عطا و بخشش تو نگاه میکنیم.
هوش مصنوعی: خداوندا، با رحمتت نگذار گناهان ما آشکار شود، در روزی که چیزهای پنهان از پرده بیرون بیفتند.
هوش مصنوعی: همیشه لطف و محبت تو و خداوند به ما رسیده، اما ما به گونهای رفتار کردهایم که شایستهاش نبوده.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر گناه نکرده ما را مجازات کنی، این عدل است؛ ولی اگر بر اشتباهات ما ببخشی، این لطف توست.
هوش مصنوعی: اگر از قدرت و نیرو بهرهبرداری کنی، انسان از مرزهای مادی فراتر میرود و اگر به خوبی پرورش یابد، به عرش و اوج موفقیت میرسد.
هوش مصنوعی: دلهای دوستان تو به خاطر نگرانی از عظمت و کمال لطف تو پر از اضطراب و ترس میشود، اما همچنان دل به امید و انتظار رحمت و محبت تو میسپارند.
هوش مصنوعی: پروردگارا، به رحمت و بزرگواری خود قبول کن که اگر کسی را طرد کنی، هیچکس دیگر نمیتواند به او پناه دهد.
هوش مصنوعی: به ما کمک کن و مشکلات ما را به کسی جز خودت نسپار. تنها به تو اعتماد داریم و از تو میخواهیم که نیازهای ما را برطرف کنی.
هوش مصنوعی: ما نیازمندان به درخواست داریم و تو بخشندهای. همیشه خواستههایمان نزد بخشندگان برآورده میشود.
هوش مصنوعی: تو آنچه وظیفهات بود را انجام دادی، اما ما هیچ کاری برای تو نکردیم، خداوند.
هوش مصنوعی: اگر با نگاه محبتآمیز به دل توجه کنی، دیگر درست کردن قلب چه اهمیتی دارد که در برابر کیمیا (طلای ناب) قرار گیرد؟
هوش مصنوعی: بهتر آن است که تو با لطف و مهربانی، دستی به ما بدهی؛ وگرنه از ما هیچ کمکی برنمیآید.
هوش مصنوعی: در تلاش خود برای رسیدن به اهداف، به مراحل پایانی نرسیدیم و زمان ارزشمند را صرف کردیم.
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، ما در برابر تو فقط با دستهای خالی و ناتوانی آمدهایم و هیچ چیز مانند دست خالی نمیتواند در برابر خداوند باشد.
هوش مصنوعی: ای کاش اگر به من توجه کنی، خوشبختی نصیبم شود و اگر هم بخواهی مجازات کنی، شرمنده شوم.
هوش مصنوعی: ای دوست، تلاش کن که مانند مردان با قدرت و شجاعت گام برداری، و اگر پاهایت بسته است، با دعا و نیایش درخواست کن که راهی برای آزادی بیابی.
هوش مصنوعی: آشکار است که انسان برای رسیدن به مقام بالا و رشد، باید تلاش کند و سختیها را پشت سر بگذارد. در واقع، سرنوشت و تقدیر نیز در این مسیر نقش دارند و ممکن است عوامل غیرمنتظرهای بر سر راه او قرار بگیرند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به خوبی و اطاعت خود اطمینان داشته باشد، چون کسی که نابینا است نمیتواند به عصایش تکیه کند.
هوش مصنوعی: تا روز اولی که به دنیا آمدهای، چه سرنوشتهایی بر پیشانیات نوشته شده است؛ زیرا در آغاز، گروهی خوشبخت و گروهی بدبخت مشخص شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر بر وجود عاشق صادق شمشیری فرود آورند، او خواهد گفت که بزن، چون این کار ارزشی بهمراتب بالاتر از جانم دارد.
هوش مصنوعی: ما به درمانی از سوی دشمن امیدی نداریم و اگر تمام زهرها هم از دست دوست باشد، باز هم خوشآمد میگوییم.
هوش مصنوعی: ای پایه و اساس عمر تو، در مسیر زندگی چقدر امیدهای بیپایه و سست را پیش رو داری، در حالی که مرگ همیشه پشت سر توست؟
هوش مصنوعی: در کوه و دشت، هر کجا که بروی، افرادی که خود را عارف میدانند و در مسیر عرفان گام میزنند زیادند، حال آنکه بسیاری از آنها هیچ سودی ندارند و به واقعیت معنوی دست نیافتهاند.
هوش مصنوعی: کسی که در سختیها و تمرینات طاقتفرسا تلاش میکند، ممکن است ظاهر ضعیفی داشته باشد، اما در درونش قدرت و استقامت زیادی وجود دارد. پس نباید تنها به ظواهر توجه کنیم، چرا که عمق شخصیت و توانایی واقعی در بطن روح و دل انسان نهفته است.
هوش مصنوعی: خوشی و اندوه در این دنیا دائمی نیستند. هم فرعون که در اوج قدرتش بود و هم ایوب که در سختی و بلا به سر میبرد، هر دو در شرایط متفاوتی قرار داشتند.
هوش مصنوعی: افرادی مثل ما با زحمت و دشواری زندگی را گذراندهاند، پس چه جایگاهی داریم که بخواهیم در کنار اولیا (شخصیتهای بزرگ و محترم) قرار بگیریم؟
هوش مصنوعی: غم و اندوهی نیست برای کسی که راه خدا را با زخمهایش میپیماید. چه خوب است که حبیب (خدا) درمانی برای دردش آورد.
هوش مصنوعی: در بین آسمان و زمین، جایی برای لذت و خوشی نیست. چه فایدهای دارد که دانهای بخواهد خود را از میان دو سنگ آسیاب بیرون بکشد؟
هوش مصنوعی: زندگیات گذشت و تدبیری برای مشکلاتی که داشتی نیندیشیدی. حالا که راهی نیست، بهتر است به وضع بیچارهات بپردازی.
هوش مصنوعی: عملهای خوب و بد تو در قیامت با تو همراه است، پس آن را انتخاب کن که بتوانی ملاقاتش کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چیزی نکارید، نمیتوانید چیزی برداشت کنید و هر چیزی جز تقوا به دست نخواهید آورد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که کسی با دل سخت و بیرحم این نصیحت را نشنیده است، چون صدای آن نصیحت بر کوه طنینانداز میشود و دوباره به گوش تو میرسد.
هوش مصنوعی: ما به فرد نادان نصیحت کردیم که اگر میخواهی فهم درست کسب کنی، باید با دقت و توجه به چیزهای ظریف و کوچک بپردازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا داد باغ را سمن و گل بنونوا
بلبل همی سراید بر گل بنونوا
رود و سرود ساخته بر سرو فاخته
چون عاشقی که باشد معشوق او نوا
مشک و عبیر بارد بر گلستان شمال
[...]
چون نای بینوایم ازین نای بینوا
شادی ندید هیچ کس از نای بینوا
با کوه گویم آنچه ازو پر شود دلم
زیرا جواب گفته من نیست جز صدا
شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک
[...]
آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
آن مه که هست جان و دلم را بدو هوا
گرمی گرفته از جگر گرم او زمین
سردی گرفته از نفس سرد من هوا
ماه تمام او شده چون آسمان کبود
[...]
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا
شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
گشتهست باژگونه همه رسمهای خلق
[...]
ای بر مراد رأی تو ایام رامضا
بسته میان بطاعت فرمان تو قضا
از جاه تو گرفته سیادت بسی شرف
وز فر تو فزوده وزارت بسی بها
خلق خدای را برعایت تویی پناه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.