گنجور

 
سعدی

کسی مژده پیش انوشیروان عادل آورد، گفت: شنیدم که فلان دشمن تو را خدای عزّ و جل برداشت.

گفت: هیچ شنیدی که مرا بگذاشت؟!

اگر بمرد عدو جای شادمانی نیست

که زندگانی ما نیز جاودانی نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode