گنجور

 
سعدی

ای که از سرو روان قد تو چالاکترست

دل به روی تو ز روی تو طربناکترست

دگر از حربه‌ی خونخوار اجل نندیشم

که نه از غمزه‌ی خونریز تو ناباکترست

چست بودست مرا کسوت معنی همه وقت

باز بر قامت زیبای تو چالاکترست

نظر پاک مرا دشمن اگر طعنه زند

دامن دوست بحمدالله از آن پاکترست

تا گل روی تو در باغ لطافت بشکفت

پردهٔ صبر من از دامن گل چاکترست

پای بر دیده‌ی سعدی نه اگر بخرامی

که به صد منزلت از خاک درت خاکترست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode