وقتها یک دم برآسودی تنم
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
اِسْقیاني و دَعاني؛ أَفْتَضِح
عشق و مستوری نیامیزد به هم
ما به مسکینی سلاح انداختیم
لا تَحِلُّوا قَتْلَ مَن أَلْقَی السَّلَم
یا غریبَ الْحُسْنِ، رِفْقاً بِالْغَریب
خون درویشان مریز ای محتشم
گر نکردهستی به خونم پنجه تیز
ما لِذاکَ الْکَفِّ مَخْضوباً بِدَم؟
قَدْ مَلَکْتَ الْقَلبَ مُلْکاً دائماً
خواهی اکنون عدل کن خواهی ستم
گر بخوانی ور برانی بندهایم
لا أُبالي؛ إِنْ دَعا لی أَو شَتَم
یا قَضیبَ الْبانِ! ما هذا الْوُقوف؟
گر خلاف سرو میخواهی، بِچَم
عمرها پرهیز میکردم ز عشق
ما حَسِبْتُ الْآنَ إِلّا قَدْ هَجَم
خَلِّیاني؛ نَحوَ منظوري أَقِفْ
تا چو شمع از سر بسوزم تا قدم
در ازل رفتهست ما را دوستی
لا تَخونوني؛ فَعَهدي ما انْصَرَم
بَذلُ روحي فیکَ أَمرٌ هَیِّنٌ
خود چه باشد در کف حاتم درم؟!
بندهام تا زندهام بی زینهار
لَمْ أَزَلْ عَبداً و أَوصالي رِمَم
شَنْعةُ الْعَذّالِ عِندي لَمْ تُفِدْ
کز ازل بر من کشیدند این رقم
گر بنالم وقتی از زخمی قدیم
لا تَلوموني؛ فَجُرْحي ما الْتَحَم
إِنْ تُرِدْ مَحْوَ الْبَرایا، فَانْکَشِفْ
تا وجود خلق ریزی در عدم
عقل و صبر از من چه میجویی که عشق
کُلَّما أَسَّسْتُ بُنیاناً هَدَم
أَنتَ في قلبي؛ أَ لَمْ تَعْلَمْ بِهِ؟
کز نصیحت کن نمیبیند اَلَم
سعدیا جان صرف کن در پای دوست
إنَّ غایاتِ الْأَماني تُغْتَنَم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خوانش آقای محمدی
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
بیت اول مصرع دوم: مولائی در زبان عربی وجود ندارد، صحیح آن مولایَ است
2- اِسْقیاني و دَعاني أَفْتَضِح
بیت دوم مصرع اول: أَفْتَضِح به صورت امر (اِفْتَضِح) خوانده شده که عبارت را از معنا تهی می کند. باید به صورت فعل مضارع متکلم وحده باشد
لا تَحِلُّوا قَتْلَ مَن أَلْقَی السَّلَم
بیت 3 مصرع دوم لا تَحِلُّوا به ضم ت (لا تُحِلُّوا) خوانده شده است.
خوانش خانم عندلیب
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
بیت اول مصرع دوم: مولائی در زبان عربی وجود ندارد، صحیح آن مولایَ است
2- اِسْقیاني و دَعاني أَفْتَضِح
بیت دوم مصرع اول: أَفْتَضِح به صورت امر (اِفْتَضِح) خوانده شده که بی معناست و باید به صورت فعل مضارع متکلم وحده باشد
4- یا غریبَ الْحُسْنِ رِفْقاً بِالْغَریب
بیت 4 مصرع اول لحن خوانش صحیح نیست و رِفْقاً بِالْغَریب به صورت صفت خوانده شده است.
ما لِذاكَ الْکَفِّ مَخْضوباً بِدَم؟
بیت 5 مصرع دوم الْکَفِّ به فتح ف خوانده شده که صحیح نیست
8- یا قَضیبَ الْبانِ ما هذا الْوُقوف؟
بیت 8 مصرع اول بعد از البان باید مکث شود چون جملۀ بعد پرسشی است ولی تمام عبارت پرسشی خوانده شده است.
10- خَلِّیاني نَحوَ منظوري أَقِف
بیت 10 مصرع اول خَلِّیاني ل با تشدید صحیح است اما بدون تشدید خوانده شده است.
12- بَذلُ روحي فیكَ أَمرٌ هَیِّنٌ
بیت 12 مصرع اول أَمرٌ با تنوین صحیح است اما با ضمه (أمرُ) خوانده شده
لَمْ أَزَلْ عَبداً و أوصالي رِمَم
بیت 13 مصرع دوم رِمَم به کسر ر صحیح است
14- شَنْعةُ الْعَذّالِ عِندي لَمْ تُفِد
بیت 14 مصرع اول الْعَذّالِ بدون تشدید و با نیز حرف دال (العدال) خوانده شده است.
16- إِنْ تُرِدْ مَحْوَ الْبَرایا فَانْکَشِفْ
بیت 16 مصرع اول فَانْکَشِفْ به ضم ک خوانده شده است. (فَانْکُشِفْ)
خوانش آقای لیله کوهی
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
بیت اول مصرع دوم: مولائی در زبان عربی وجود ندارد، صحیح آن مولایَ است
2- اِسْقیاني و دَعاني أَفْتَضِح
بیت دوم مصرع اول: أَفْتَضِح به صورت امر (اِفْتَضِح) خوانده شده که بی معناست و باید به صورت فعل مضارع متکلم وحده باشد
لا تَحِلُّوا قَتْلَ مَن أَلْقَی السَّلَم
بیت 3 مصرع دوم لا تَحِلُّوا به ضم ت (لا تُحِلُّوا) خوانده شده است.
4- یا غریبَ الْحُسْنِ رِفْقاً بِالْغَریب
بیت 4 مصرع اول رِفْقاً به ضم ر (رُفْقاً) خوانده شده است.
ما لِذاكَ الْکَفِّ مَخْضوباً بِدَم؟
بیت 5 مصرع دوم لحن خوانش و استرس ها معنا را از بین برده است.
لَمْ أَزَلْ عَبداً و أوصالي رِمَم
بیت 13 مصرع دوم رِمَم به کسر ر صحیح است
- شَنْعةُ الْعَذّالِ عِندي لَمْ تُفِد
بیت 14 مصرع اول شَنْعةُ به ضم ش خوانده شده است و همچنین الْعَذّالِ به ضم ع خوانده شده است.بدون تشدید و با نیز حرف دال (العدال) خوانده شده است.
18- أَنتَ في قلبي أَ لَمْ تَعْلَمْ بِهِ؟
بیت 18 مصرع اول تَعْلَمْ به کسر ل خوانده شده است.
إنَّ غایاتِ الْأَماني تُغْتَنَم
بیت 19 مصرع دوم غایاتِ به ضم ت خوانده شده است.
خوانش خانم تهرانی
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
بیت اول مصرع دوم: مولائی در زبان عربی وجود ندارد، صحیح آن مولایَ است
2- اِسْقیاني و دَعاني أَفْتَضِح
بیت دوم مصرع اول: حرف واو خوانده نشده است و با قالب فارسی با کلمه بعد به هم چسبیده است اما در عربی چنین خوانده نمی شود.
لا تَحِلُّوا قَتْلَ مَن أَلْقَی السَّلَم
بیت 3 مصرع دوم لا تَحِلُّوا به ضم ت (لا تُحِلُّوا) خوانده شده است.
ما لِذاكَ الْکَفِّ مَخْضوباً بِدَم؟
بیت 5 مصرع دوم لحن خوانش و استرس ها معنا را از بین برده است.
گر خلاف سرو میخواهی بِچَم
بیت 8 مصرع دوم لحن خوانش بچم صحیح نیست (به شکل فعل خوانده نشده) باید به شکل فعل امر خوانده شود
ما حَسِبْتُ الْآنَ إِلّا قَدْ هَجَم
بیت 9 مصرع دوم حَسِبْتُ به شکل حَسَبْتَ خوانده شده هم معنا ایراد دارد و هم صیغه فعل
10- خَلِّیاني نَحوَ منظوري أَقِف
بیت 10 مصرع اول خَلِّیاني به ضم خ خوانده شده است. چنین فعلی در زبان عربی وجود ندارد
لَمْ أَزَلْ عَبداً و أوصالي رِمَم
بیت 13 مصرع دوم رِمَم به کسر ر صحیح است
14- شَنْعةُ الْعَذّالِ عِندي لَمْ تُفِد
بیت 14 مصرع اول شَنْعةُ به ضم ش خوانده شده است و همچنین الْعَذّالِ به ضم ع خوانده شده است.
لا تَلوموني فَجُرْحي ما الْتَحَم
بیت 15 مصرع دوم جُرح به فتح ج خوانده شده است و جملۀ بعد از آن نیز از نظر لحن به صورت صفت خوانده شده اما باید به صورت خبری خوانده شود، خبر برای جرح
16- إِنْ تُرِدْ مَحْوَ الْبَرایا فَانْکَشِفْ
بیت 16 مصرع اول تُرِدْ به فتح ر خوانده شده است. محو به صورتی نامفهوم و با تنوین (محوٌ) خوانده شده است.
إنَّ غایاتِ الْأَماني تُغْتَنَم
بیت 19 مصرع دوم غایاتِ به فتح ت خوانده شده است. (اسم جمع مؤنث در حالت نصب، کسره می گیرد)
خوانش خانم بازیان
قال مولايَ لِطَرفي لا تَنَم
بیت اول مصرع دوم: مولائی در زبان عربی وجود ندارد، صحیح آن مولایَ است
2- اِسْقیاني و دَعاني أَفْتَضِح
بیت دوم مصرع اول: اِسْقیاني به فتح همزه (اَسْقیاني) خوانده شده است. أَفْتَضِح به صورت امر (اِفْتَضِح) خوانده شده که بی معناست و باید به صورت فعل مضارع متکلم وحده باشد
لا تَحِلُّوا قَتْلَ مَن أَلْقَی السَّلَم
بیت 3 مصرع دوم لا تَحِلُّوا به ضم ت (لا تُحِلُّوا) خوانده شده است.
ما لِذاكَ الْکَفِّ مَخْضوباً بِدَم؟
بیت 5 مصرع دوم لحن خوانش معنا را تغییر داده است. جمله استفهامی است.
لا أُبالي إِنْ دَعا لی أَو شَتَم
بیت 7 مصرع دوم لحن خوانش معنا را تغییر داده است.
8- یا قَضیبَ الْبانِ ما هذا الْوُقوف؟
بیت 8 مصرع اول قَضیبَ به ضم ت (قَضیبُ) خوانده شده است.
لَمْ أَزَلْ عَبداً و أوصالي رِمَم
بیت 13 مصرع دوم رِمَم به کسر ر صحیح است
14- شَنْعةُ الْعَذّالِ عِندي لَمْ تُفِد
بیت 14 مصرع اول شَنْعةُ به ضم ش خوانده شده است و همچنین الْعَذّالِ به فتح ل خوانده شده است.
إنَّ غایاتِ الْأَماني تُغْتَنَم
بیت 19 مصرع دوم غایاتِ به فتح ت خوانده شده است. (اسم جمع مؤنث در حالت نصب، کسره می گیرد)
چون که زن را دید فغ، کرد اشتلم
همچو آهن گشت و نداد ایچ خم
از صداع قیل و قال ایمن شدم
چاره دستان مستان چون کنم؟
هر که در اصلش بزرگی بوده است
آن ازو هرگز نگردد هیچ کم
پیل کو جز خدمت شاهی نکرد
چون ز آسیب فنا گردد عدم
زاستخوان او اگر پیلی کنی
[...]
لا فضل فی بلد فینا علی بلد
الا لمکة بیت الله والحرم
فانها فضلت من بین سائرها
بحرمة الدین والاسلام و القدم
سوزنی چون دید با عیسی به هم
بخیه با روی او فکندش لاجرم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.