جانا هزاران آفرین بر جانت از سر تا قدم
صانع خدایی کاین وجود آورد بیرون از عدم
خورشید بر سرو روان دیگر ندیدم در جهان
وصفت نگنجد در بیان نامت نیاید در قلم
گفتم چو طاووسی مگر عضوی ز عضوی خوبتر
میبینمت چون نیشکر شیرینی از سر تا قدم
چندان که میبینم جفا امّید میدارم وفا
چشمانت میگویند «لا» ابروت میگوید «نعم»
آخر نگاهی بازکن وآن گه عتاب آغاز کن
چندان که خواهی ناز کن چون پادشاهان بر خدم
چون دل ببردی دین مبر هوش از من مسکین مبر
با مهربانان کین مبر لاتقتلوا صید الحرم
خار است و گل در بوستان هرچ او کند نیکوست آن
سهل است پیش دوستان از دوستان بردن ستم
او رفت و جان میپرورد این جامه بر خود میدرد
سلطان که خوابش میبرد از پاسبانانش چه غم
میزد به شمشیر جفا میرفت و میگفت از قفا
سعدی بنالیدی ز ما مردان ننالند از الم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر بزرگ ایرانی، سعدی، به توصیف زیباییهای انسانی و محبت میپردازد. شاعر با ستایش از محبوبش میگوید که وجود او در جهان همچون خورشید درخشان است و او را به نیکیهایش توصیف میکند. او به عشق و علاقهاش ابراز میکند، از چشمان محبوبش امید دارد که وفا کند و از او میخواهد نگاهی به او بیفکند.
شاعر به تناقضات احساسات انسانی اشاره میکند، با تلخیها و شیرینیها در روابط دوستان و محبوبان. همچنین به درد و رنجی که در دلش وجود دارد، اشاره کرده و بیان میکند که رفتارهای نیک و بد در دوستیها امری طبیعی است. در نهایت، با یک ناله از گرفتاری های انسانی ابراز تاسف میکند و از دردی که بر دوش میکشد، مینالد.
هوش مصنوعی: دوست من، بر تو هزاران درود میفرستم، از سر تا پای تو که خالق الهی هستی و این حقیقت با جودت از عدم به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، هیچ چیز زیباتر از درختان سرو را زیر نور خورشید ندیدهام و توصیف زیبایی تو در کلام نمیگنجد و قلم نمیتواند نام تو را به خوبی بنویسد.
هوش مصنوعی: گفتم آیا تو مثل طاووس زیبایی؟ مگر اینکه عضوی از یک بدن زیباتر از بقیه اعضا ببینی؟ تو مانند نیشکر هستی که از سر تا پا شیرینی را در خود دارد.
هوش مصنوعی: هرچقدر که ظلم و بیوفایی میبینم، هنوز هم امیدوار به صداقت و وفای تو هستم. چشمان تو جواب منفی میدهند، اما ابرویت میگوید بله.
هوش مصنوعی: در پایان، نگاهی به من بینداز و سپس سرزنش را آغاز کن. هرچقدر که میخواهی به ناز و افاده رفتار کن، مانند پادشاهان که بر خدمتکاران خود تسلط دارند.
هوش مصنوعی: وقتی دل مرا بردی، دین و ایمانم را از من سگیر نکن. مرا از خودت دور نکن و با مهربانیات، کینهای به دل نگیر. همچنین، جانوران حرام را مکش.
هوش مصنوعی: در باغ، هم خار وجود دارد و هم گل. هر چه او انجام دهد، زیبا و خوب است. اما برای دوستان، تحمل ستم از سوی دوستان به راحتی اتفاق میافتد.
هوش مصنوعی: او رفت و روحش به یاد آن لباس، در حال مراقبت و پرستش است. در حالی که پادشاه خوابش میبرد و از نگهبانانش نگران نیست.
هوش مصنوعی: او با شمشیر ستم میزد و میگفت سعدی، از پشت سر به تو ناله کرد، اما مردان نباید از درد و رنج شکایت کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اکنون صبای مشک شم آرد برون خیل و حشم
لؤلؤ برافرازد علم چون ابر در آرد ز نم
در راه عشق ای عاشقان خواهی شفا خواهی الم
کاندر طریق عاشقی یک رنگ بینی بیش و کم
روزی بیاید در میان تا عشق را بندی میان
عیسی بباید ترجمان تا زنده گرداند به دم
چون دیده کوتهبین بود هر نقش حورالعین بود
[...]
هم گنج داری هم خدم بیرون از جه از کتم عدم.
بر فرق فرقد نه قدم بر بام عالم زن علم
انجم فرو روب از فلک عصمت فروشوی از ملک
بر زن سما را بر سمک انداز در کتم عدم
هر چه از تو آید خوش بود
خواهی شفا خواهی الم
ای ساقی روشن دلان بردار سغراق کرم
کز بهر این آوردهای ما را ز صحرای عدم
تا جان ز فکرت بگذرد وین پردهها را بردرد
زیرا که فکرت جان خورد جان را کند هر لحظه کم
ای دل خموش از قال او واقف نهای ز احوال او
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.