یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار
گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
بیند خطای خویش و نبیند خطای یار
یار از برای نفس گرفتن طریق نیست
ما نفْس خویشتن بکُشیم از برای یار
یاران شنیدهام که بیابان گرفتهاند
بیطاقت از ملامت خلق و جفای یار
من ره نمیبرم مگر آن جا که کوی دوست
من سر نمینهم مگر آن جا که پای یار
گفتی هوای باغ در ایام گل خوشست
ما را به در نمیرود از سر هوای یار
بُستان بیمشاهده دیدن مجاهدهست
ور صد درخت گل بنشانی به جای یار
ای باد اگر به گلشن روحانیان رَوی
یار قدیم را برسانی دعای یار
ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست
هم پیش یار گفته شود ماجرای یار
هر کس میان جمعی و سعدی و گوشهای
بیگانه باشد از همه خلق آشنای یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و صبر عاشقانه است. شاعر میگوید که عاشق باید در برابر ناملایمات و جفای یار صبر کند و رضایت خود را برای رضای یار ترک کند. عشق واقعی موجب میشود که عاشق حتی اگر به او آسیب برسد، اشتباهات خود را ببیند و خطای یار را نادیده بگیرد. شاعر به عشق و فراق اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که هدف عاشق، تنها رسیدن به یار است. او همچنین میگوید که درد و چالشهای عشق را نمیتوان با هیچ چیز دیگری عوض کرد و در کنار یار، همه چیز معنی پیدا میکند. در نهایت، شاعر به وحدت و نزدیکی عاطفی با یار اشاره میکند و میگوید که هر کس در جمع باشد، ولی باید چهره واقعی یار را بشناسد و به آن پی ببرد.
هوش مصنوعی: یار واقعی کسی است که بر ناملایمات و سختیهای محبوبش صبر کند و به خاطر رضایت او، از خواستههای شخصی خود چشمپوشی کند.
هوش مصنوعی: اگر بر وجود عاشق ستمی برود، او فقط خطای خود را میبیند و اشتباهات معشوق را نادیده میگیرد.
هوش مصنوعی: محبوب برای به دست آوردن نفس و زندگی معنوی راه و رسمی ندارد، بلکه ما باید نفس خود را قربانی کنیم تا محبوب به زندگیاش ادامه دهد.
هوش مصنوعی: شنیدهام که دوستان به بیابان پناه بردهاند، زیرا از سرزنش مردم و بدیهای یار نقش بر آب شدهاند.
هوش مصنوعی: من هیچ مسیر و راهی را نمیروم مگر اینکه به سمت دوستیام باشد و هیچ جا نمینشینم مگر اینکه پای یارم باشد.
هوش مصنوعی: تو گفتی که هوای باغ در زمان گل زیباست و دلانگیز، اما من هرگز نمیتوانم از یاد محبوبم دست بردارم.
هوش مصنوعی: باغی که در آن خبری از دیدار محبوب نباشد، در حقیقت، تلاش و زحمت است. حتی اگر صد درخت گل هم بکارید، باز هم نمیتواند جای محبوب را پر کند.
هوش مصنوعی: ای باد، اگر به باغی بروی که مخصوص روحانیان است، خواهش میکنم پیام عشق قدیم ما را به یار برسانی و دعای او را منتقل کن.
هوش مصنوعی: ما هیچ کس را در مورد درد و عشق تو خبر نداریم و حتی نمیتوانیم ماجرای عشق خود را با یارمان در میان بگذاریم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در جمع دوستان باشد و خود را از آنها جدا کند، در حقیقت از همهی مردم نزدیکتر به محبوبش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا چند بر امید روم در سرای یار
در سر خمار باده و در دل هوای یار
خلقی بدستبوس وی آسان همی رسند
ما را مجال نه که ببوسیم پای یار
دل بر دیار وهر چه برد (نیز) آن اوست
[...]
یارش مخوان که شکوه کند از جفای یار
یا بر رضای خود نه پسندد رضای یار
گر کار یار حمل کنی بر خطا خطاست
باید صواب محض شماری خطای یار
قربان کشند و خوان بنهند از برای دوست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.