اگر آن عهدشکن با سر میثاق آید
جان رفتهست که با قالب مشتاق آید
همه شبهای جهان روز کند طلعت او
گر چو صبحیش نظر بر همه آفاق آید
هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
بندگی هیچ نکردیم و طمع میداریم
که خداوندی از آن سیرت و اخلاق آید
گر همه صورت خوبان جهان جمع کنند
روی زیبای تو دیباچه اوراق آید
دیگری گر همه احسان کند از من بخل است
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آید
سرو از آن پای گرفتهست به یک جای مقیم
که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
بی تو گر باد صبا میزندم بر دل ریش
همچنان است که آتش که به حراق آید
گر فراقت نکشد جان به وصالت بدهم
تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقه عشاق آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی عشق و انتظار را بیان میکند. شاعر از معشوقش که وعده شکسته، گلهمند است و میگوید که اگر آن معشوق با وعدهاش بیاید، جانش را از دست خواهد داد. او میگوید که هر شب، روزی به خاطر جمال معشوقش روشن میشود و همه غمها را با امید به تریاقی برای دردها پیش بینی میکند. شاعر به بندگی خود اشاره میکند و از خداوندی با اخلاق نیکو و سیرت خوب میخواهد. زیبایی معشوقش چنان است که حتی اگر همه زیبارویان جمع شوند، جمال او برتر است. او عشق را به بخل و احسان دیگران ترجیح میدهد و نگران است که شرافت معشوقش در صورت رفتن محو شود. در نهایت، شاعر میگوید که عشق واقعی نیاز به فداکاری دارد و کسی که حاضر به جانفشانی نیست، شایسته عشق نیست.
هوش مصنوعی: اگر آن فرد پیمانشکن دوباره به سر وعدهاش برگردد، جان آدمی که در انتظار اوست، رفته و از دست رفته است.
هوش مصنوعی: هر شب در جهان نور چهره او باعث روشنایی میشود، اگر او همچون صبحی بر همه جا نظر افکند.
هوش مصنوعی: هر درد و اندوهی بعد از مدتی برطرف میشود، اما من نگرانم که قبل از اینکه راه حل بیاید، درد و غم مرا از پا درآورد.
هوش مصنوعی: ما هیچ خدمت و عبادتی انجام ندادهایم، اما همچنان امید داریم که خدای بزرگ و صاحب صفات نیکو به ما رحمت کند.
هوش مصنوعی: اگر همه زیباییهای دنیا را جمع کنند، زیبایی چهرهات مانند مقدمهای بر صفحات خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر کسی تمام خوبیها را به من انجام دهد، برای من بخل محسوب میشود و اگر از تو بدی هم بیاید، باز هم برای من خوشایند است.
هوش مصنوعی: سرو به خاطر زیبایی و استقامتی که دارد در یک مکان ثابت مانده است. اگر با تو بیاید، از زیبایی تو شرمنده خواهد شد.
هوش مصنوعی: بدون تو اگر نسیم صبایی به سراغ دل زخمخوردهام بیاید، مثل آتش است که به کندهسوزی که در حال سوختن است برسد.
هوش مصنوعی: اگر جدایی تو جانم را نگیرد، برای وصالت خود را فدای تو میکنم. تو اگر جفت باشی یا تنها، دلبران را به چنگ آوردهای.
هوش مصنوعی: ای سعدی! هر کسی که جان خود را فدای عشق نکند، به راستی مرد عشق و محبت نیست و نمیتواند در جمع عاشقان قرار گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ترک چشمت چو به خونریزی عشاق آید
نظری کاش نصیب دل مشتاق آید
همه شب سر شکند بر سر سودای جنون
بحث زلف تو چو در حلقه عشاق آید
رفتم از کعبه به بتخانه و حیرت زده ام
[...]
اگر از عشق به طور دلت اشراق آید
ارنی گوی تو را انفس و آفاق آید
نه عجب باشد اگر خرمن گردون سوزد
برق آهی که برون از دل عشاق آید
ایکه مشتاق نیی بهره ز دیدارت نیست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.