به حسن دلبر من هیچ در نمیباید
جز این دقیقه که با دوستان نمیپاید
حلاوتیست لب لعل آبدارش را
که در حدیث نیاید چو در حدیث آید
ز چشم غمزده خون میرود به حسرت آن
که او به گوشه چشم التفات فرماید
بیا که دم به دمت یاد میرود هر چند
که یاد آب به جز تشنگی نیفزاید
امیدوار تو جمعی که روی بنمایی
اگر چه فتنه نشاید که روی بنماید
نخست خونم اگر میروی به قتل بریز
که گر نریزی از دیدهام بپالاید
به انتظار تو آبی که میرود از چشم
به آب چشم نماند که چشمه میزاید
کنند هر کسی از حضرتت تمنایی
خلاف همت من کز توام تو میباید
شکر به دست ترش روی خادمم مفرست
و گر به دست خودم زهر میدهی شاید
تو همچو کعبه عزیز اوفتادهای در اصل
که هر که وصل تو خواهد جهان بپیماید
من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشق
عنان عقل ز دست حکیم برباید
نگفتمت که به ترکان نظر مکن سعدی
چو ترک ترک نگفتی تحملت باید
در سرای در این شهر اگر کسی خواهد
که روی خوب نبیند به گل برانداید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از سعدی به احساسات عمیق و دلتنگی شاعر نسبت به معشوقش پرداخته است. او میگوید که هیچ چیز در دنیا جز لحظههای کوتاه با دوستان ارزش ندارد. لبهای معشوقش حلاوتی دارد که در کلام نمیگنجد. شاعر از درد و حسرتهایش میگوید، به ویژه زمانی که معشوق با نگاهی به او التفات میکند. او همچنین اشاره میکند که در یاد معشوق، هر دم احساس گذرا بودن را تجربه میکند و آرزو دارد که معشوقش او را جدی بگیرد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که عشق قویتر از عقل است و نمیتواند به راحتی از آن بگذرد. شاعر ناامیدانه از حرمت و زیبایی معشوق مینالد و آرزو دارد که در کنار او باشد.
هوش مصنوعی: برای زیبایی محبوب من هیچ چیزی نمیتواند پایدار باشد، جز این لحظهای که با دوستان میگذرانم.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شیرینی و جذابیت لبهای داغ و زیبا را نمیتوان به سادگی در کلام توصیف کرد. حتی اگر در گفتار هم به آن اشاره شود، واقعیات آن را نمیتوان به طور کامل منتقل کرد. در واقع، حس و لذت واقعی تنها با تجربه شخصی قابل درک است.
هوش مصنوعی: از چشمان غمگین من اشک میریزد، به امید اینکه محبوب نگاهی به من بیندازد.
هوش مصنوعی: بیا که هر لحظه در حال گذر است و یادها فراموش میشوند، هرچند یاد آب فقط به تشنگی میافزاید و چیزی بیشتر نمیدهد.
هوش مصنوعی: اگر تو با چهرهات به جمعی روی بیاوری، امید به آن دارم که حتی اگر فتنهای پیش آید، باز هم تو موجب آن نخواهی شد.
هوش مصنوعی: اگر نخستین قطره خونم را به زمین میریزی، آن را به خاطر کشتن من بریز؛ چرا که اگر نریزی، اشکهایم بر روی زمین میریزند و همه چیز را پاک میکنند.
هوش مصنوعی: در انتظار تو، اشکهایم به سمت آب میروند و دیگر هیچ آبی در چشمانم نخواهد ماند؛ چرا که از چشمهای تازه جوانه میزند و شروع به ریختن میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی از تو خواستهای دارد که با آرزوهای او متفاوت است، اما خواسته من از تو باید خاص باشد و فراتر از آنچه دیگران میخواهند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از کسی که نسبت به من لطف دارد، هدیهای خوب بفرستی، آن را به دست او بگذار. اما اگر خودت میخواهی به من آسیبی برسانی، حتی اگر زهر هم باشد، این کار را انجام نده.
هوش مصنوعی: تو مانند کعبهای هستی که ارزش و محبوبیت زیادی دارد و در حقیقت هر کسی که به تو دسترسی پیدا کند، باید سختیها و سفرهای زیادی را پشت سر بگذارد.
هوش مصنوعی: من هرگز تصور نکردم که قدرت عشق بتواند کنترل و تسلط عقل را از حکیم بگیرد.
هوش مصنوعی: سعدی به دوستش میگوید که او را از نگاه کردن به ترکان نهی کرده است. اما حالا که او چشم از آنها برنمیدارد، تحمل این احساس و عاطفه دشوار است. به نوعی، اگر نمیخواهد به آنها نگاه کند، باید قدرت تحمل این کشش را داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در این شهر بخواهد از زیباییها بیخبر بماند، باید در باغی از گلها ماندگار شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خوش آید او را چون من بناخوشی باشم
مرا که خوشی او بود ناخوشی شاید
مرا چو گریان بیند بخندد از شادی
مرا چو کاسته بیند کرشمه بفزاید
دلم ز اندوه بی حد همی نیاساید
تنم ز رنج فراوان همی بفرساید
بخار حسرت چون بر شود ز دل به سرم
ز دیدگانم باران غم فرود آید
ز بس غمان که بدیدم چنان شدم که مرا
[...]
زهی سزای محامد محمد بن خطیب
که خطبهها همی از نام تو بیاراید
چنان ثنای تو در طبعها سرشت که مرغ
ز شاخسار همی بیثبات نسراید
ز دور نه فلک و چار طبع و هفت اختر
[...]
بهار باز جهان را همی بیاراید
جمال چهرهٔ بستان همی بیفزاید
بسان جلوه گران گوش و گردن گیتی
بگونه گونه جواهر همی بیاراید
سحاب روی شکوفه همی بیفروزد
[...]
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.