غزل ۲۲۴
گلبنان پیرایه بر خود کردهاند
بلبلان را در سماع آوردهاند
ساقیان لاابالی در طواف
هوش میخواران مجلس بردهاند
جرعهای خوردیم و کار از دست رفت
تا چه بی هوشانه در می کردهاند
ما به یک شربت چنین بیخود شدیم
دیگران چندین قدح چون خوردهاند
آتش اندر پختگان افتاد و سوخت
خام طبعان همچنان افسردهاند
خیمه بیرون بر که فراشان باد
فرش دیبا در چمن گستردهاند
زندگانی چیست مردن پیش دوست
کاین گروه زندگان دل مردهاند
تا جهان بودست جماشان گل
از سلحداران خار آزردهاند
عاشقان را کشته میبینند خلق
بشنو از سعدی که جان پروردهاند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | طیبات | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
تصاویر مرتبط در گنجینهٔ گنجور
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
امین کیخا نوشته:
افسرده از فعل افسردن بوده و ان پیشتر اپسردن بوده است و اپ پسوند است یعنی افسرده می شود ادمی که اخلاق سرد دارد به همین دلیل انجماد می شود افسردن
👆⚐
ادروک نوشته:
لاابالی از بال ساخته شده است به عربی یعنی خیال مثلا می گویند لا بل بال یعنی بی خیال باش ، می گویند روزی که همه زشتی در عاشورا در پیش همه زیبایی ایستاده بود و مردم برای کشتن پسر پیامبر گوی سبقت می ربودند تا به خلیفه تقرب و نزدیکی بیابند ، کتاب تاریخ می نویسد علی اکبر ١٨ ساله پیش امد در حالیکه بند یکی از پوزارهایش ( کفش) باز بود و در راه میدان انرا بست ( در تاریخ تبری) و به پدر بزرگوارش گفت انی لا ابالی بالموت یعنی من از مرگ هراس ندارم ، از اشک خفه خون می گیرم ، و زمزمه میکنم که کاش دینداری ما ، مارا در سوی خوب تاریخ بگذارد .
👆⚐
شکوه نوشته:
جماش شوخ و دلربا میباشد و افسونگر و فسون ساز
👆⚐
امیر اصغری نوشته:
بیت سوم؛
جرعه ای خوردیم و کار از دست رفت
«پا» چه بیهوشانه در مِی کرده اند.
👆⚐
گویان نوشته:
چه ماده بیهوش کننده ای مگر در می
ریخته اند
👆⚐